ترفیع مقام، آرزوی همه کارمندان
ممکن است شما کارمندی باشید که در یک شرکت مشغول کاراست، کارمندان زیادی همراهتان کار میکنند و هر یک میخواهند که هر چند وقت یک بار ارتقای درجه پیدا کنند تا در بخش بهتری و با حقوق بالاتری مشغول کار شوند. شما نیز قطعا همین طورید. ولی ترفیع گرفتن به هیچ وجه ساده نیست. رقیبهای فراوان پیش رویتان هستند ولی راههای بسیاری وجود دارند که با استفاده از آنها میتوانید رتبه و درجه شغلیتان را افزایش دهید.
گام اول اینست که فکر کنید و ببینید که نقاط قوت شما کجاها هستند؟ در انجام چه کارهایی قوی و توانا عمل نمیکنید؟ چه مهارتهایی هستند که باید بلد باشید ولی تا به حال یاد نگرفتهاید؟ تواناییها و نقاط قوت باید بیشتر تقویت گشته و نقاط ضعف اصلاح و برطرف گردند.
پرسش بعدی اینست که شما برای شرکت، گروه و مدیرتان چه کاری انجام میدهید؟ انجام وظیفه به تنهایی باعث نمیشود که مدیران و سرگروهان به شما توجه کنند بلکه آنچه همکار ترفیع گرفتهتان را از شما متمایز میکند آن کارهاییست که به پیشرفت و رشد شرکت و موسسه کمک کردهاند و این همکار لایق یکی از افرادی بوده که این کارها را انجام داده است.
گام بعدی اینست که اوضاع و مشخصات شرکتتان را بررسی و ارزیابی نمایید. در این شرکت چه افرادی و چگونه کارمندی ترفیع میگیرند؟
در بعضی شرکتها، کارمندانی که بهتر بتوانند نتایج و حاصل کارهای روزانه و ماهانهشان را ثبت کنند و آمار و ارقام دقیقی عرضه کنند، مورد توجه و مستعد ترفیع گرفتن هستند. در موسسهای دیگر داشتن مهارتهای حرفهای و کاربردی مورد پذیرش مدیران است و کسانی ترفیع خواهند گرفت که بیش از دیگران در کارشان ماهر وحرفهای باشند. جایی دیگر هم کیفیت خدمات مشتری معیار سنجش لیاقت اشخاص است و هر قدر کارمندی بهتر بتواند به مشتری سرویس دهد، شانس بیشتری برای ارتقای رتبه و افزایش حقوق خواهد داشت. در بعضی موسسات درست برعکس است و کارمندی که بتواند در کارها و امور مربوط به تولید موفقیت بیشتری کسب کند، لیاقت ترفیع رتبه را خواهد داشت.
نکته اینجاست که درباره این موضوع نمیتوان هیچ باید و نبایدی و درست و ناردستی تعیین کرد، ولی یک امر کاملا معلوم و ثابت شده است و آن این که توانایی و مهارت و قابلیت شما – هر چه که باشد- مورد توجه و نیاز این شرکت است، چرا که مسئولان آن شما را استخدام کردهاند و در حال حاضر کارمند آنهایید.
حالا مهمترین کاری که باید بکنید اینست که با خودتان روراست باشید. آیا از محل کارتان راضی هستید؟ کارتان را دوست دارید یا این که از سر اجبار به آن مشغول شدهاید؟ بخشی که در آن کار میکنید را چطور؟ میتوانید با همکاران و سرگروهتان درست ارتباط برقرار نمایید؟
اگر دیدید از مجموع شرایط راضی بوده کار و این سازمان یا موسسه را دوست دارید، باید برنامهریزی کرده برای رشد و گرفتن ترفیع مقام تلاش نمایید. اگر هم متوجه شدید که کار اصلا از ریشه مشکل دارد و این شغل، آن حرفهای نیست که همیشه آرزویش را داشتید، باید استعفا دهید و کار تازهای پیدا کنید. گاهی اوقات هم خود محلی که در آن کار میکنید، آزارتان میدهد و حس میکنید که جای پیشرفت ندارید. در این حال هم باید آن شرکت یا سازمان را ترک نموده، جای دیگری پیدا کنید.
بالا رفتن از پلکان ترفیع گرفتن، دو مرحله دارد. اول اینست که باید ببینید لازمست چه مهارتها و تواناییهایی را به دست آورید تا برتر از هم ردیفانتان بایستید و مورد توجه مسئولان بالاتر قرار گیرید. مرحله دوم اینست که مطمئن شوید کارهای شما در معرض توجه قرار میگیرند و مدیران ارشد درخواهند یافت که این نتایج درخشان و برجسته حاصل کار چه کسی است. در این حال است که نامتان در لیست کاندیدهای ترفیع گرفتن قرار خواهد گرفت.
باید از همان جایی که هستید شروع کنید. ببینید که در این جایگاه و مرتبه کنونی چه فرصتهایی برای ارتقا وجود دارد. یکی از سادهترین کارهایی که میتوانید انجام دهید اینست که وظایف و کارهایی که به شما محول میکنند را زودتر از زمان مقرر انجام دهید و حجم کارتان را نیز افزایش دهید. وقتی که بتوانید مقدار بیشتری کار را در بازه زمانی کوتاهتری به پایان برسانید، مورد توجه قرار خواهید گرفت. البته دقت داشته باشید که هرگز کیفیت را فدای سرعت و حجم بالای کار نکنید. مسئلهای درباره توصیه بالا قابل توجه است. هر مدیری خواهانگ یک نوع بهترین نتایج” است. تحویل به موقع کارها و حجم بالای آن و حتی زودتر از موعد تعیین شده، بسیار جالب توجه است ولی هر کدام از مدیران به یک ویژگی و بخش خاص بیشتر توجه دارند. به طور مثال یکی به دقت در رسم جداول و عرضه آمار و ارقامی بسیار دقیق علاقهمند است. دیگری میخواهد از کوچکترین جزییات پروسه کار با خبر شود و مدیر سوم دوست دارد که بازخوردها و اظهار نظرهای مشتریان را بداند.
هر کدام از این خواستهها، علامتهایی هستند که محل کلیدی تمرکز قوای فکری و عملی شما را نشان میدهند. شاید تعجب کنید ولی یک کارمند موفق که در میانه کار، مورد توجه مدیر جدید قرار خواهد گرفت، همواره در ابتدای کار از او میپرسد: من باید چه کار کنم که در نظر شما به عنوان “مدیر این گروه” بهترین باشم؟
علت پرسیدن این سوال کاملا واضح است. این مدیر جدید یک تازه وارد است که برای بار نخست او را میبینید. از کجا میتوانید علایق و سلیقههایش را دریابید؟ ساده است! باید از خودش بپرسید!
وقتی که پاسخ این پرسش مهم و کلیدی را پیدا کنید، تمامی تلاشتان را در جهت محقق نمودن این هدف و خواسته مدیرتان که در واقع همان سوگیری بخش بزرگی از شرکت کارفرمای شماست، هدایت نمایید. پس از چندی در مییابید که شانس ترفیع مقام شما هم چندان کم نیست.
ذکر این نکته لازمست که در واقع وقتی این چنین روندی را پیش گیرید، به مدیرتان هم کمک میکنید تا در انجام وظایفش موفق شود. اگر او خود زیردست مدیر و ریاست اصلی سازمانتان کار کند، این موفقیتها به نفع وضعیت شغلی او هم خواهند شد و اگرنه، مدیر همه مجموعه خود اوست، باز هم تلاشها و کمکهای شما در جهت رشد و پیشرفت کل شرکت عمل خواهد نمود.
یک راهکار بسیار مفید دیگر افزایش کیفیت کارهای عملی و فراگیری دانشهای کاربردی جدید و آموختن دانستههای به روز و مرتبط با حوزه کاریست.
● لازمست که دانش و تواناییهایتان را در سه زمینه تقویت کرده، افزایش دهید:
▪ مهارتهایی را فرا گیرید و تقویت کنید که به شما در انجام بهتر وظایف کنونی یاری رسانند. اگر دیدید که یک روش و الگوی کاری در کسب همان نتایج مطلوب و مورد نظر بسیار موثر است، اجرای آن را به خوبی یاد بگیرید. به طور مثال، استفاده از یک نرمافزار کامپیوتری نوین یا استفاده از یک ابزار و فن جدید تعمیر ماشینآلات کارگاه، میتوانند اینچنین به شما کمک کنند.
▪ دسته دوم آن مهارتهایی هستند که برای ترفیع درجه مورد نیازند. این طور در نظر بگیرید: شرکت شما با کشورهای خارجی مکاتبات تجاری دارد ولی شما این مهارت را نمیدانید و در ضمن دانشی که از زبانهای آن کشورها دارید، اندک است.این فعالیت موسسه فرصت خوبی در اختیارتان گذاشته که میتوانید از آن استفاده کنید. شرکت روبه توسعه است و به نمایندگان فروش در آن کشورها نیاز خواهد داشت. پس میبینید که کمی دقت و آیندهنگری فرصتهای بیشتری را نمایان خواهد کرد که به همراهشان مهارتهای لازم خواهند شد.
▪ دانشها و قابلیتهای دسته سوم آن گروهی هستند که موسسه شما و مدیر یا مدیرانش، آنها را ارزشمند و مفید میخوانند. اگر داشتن تواناییهای خوب صحبت کردن و عرضه و نمایش محصولات، مورد توجه آنهاست، به این مقوله بپردازید و این گونه تواناییهایتان را تقویت کنید. اگر آگاهی از دانش فنی و حرفهای از ماشینها و دستگاهها یا حسابداری و تنظیم مخارج و عایدات، برای شرکت شما ارزشمند است، گزینههای چندی پیش رو خواهید داشت که میتوانند زمینههای ترفیعتان را فراهم نمایند.
زمانی که مشغول آموختن هر یک از این نوع مهارتها هستید، آنها را در جریان کار هر روزتان نیز وارد کنید. شما به کارگیری این تواناییها را تمرین میکنید و به همراه آن دانش تئوری را هم میآموزید. این پروسه، یک تعامل دو جانبه را به وجود میآورد که در نهایت به بهبود کارکردتان منجر خواهد شد. هر چه بیشتر تمرین کنید، عملکردتان بهتر و بهتر میشود.
همواره به دنبال فرصتهای جدید یادگیری باشید. اگر چندین گزینه پیش رویتان قرار گرفته و اجازه دارید یکی از آنها را برای انجام دادن انتخاب کنید، پروژهای را برگزینید که میبایست برای انجام دادنش، دامنه اطلاعات وتواناییهایتان را افزایش دهید. کار سخت و پرزحمتی است ولی در طولانی مدت نتایج خوبی به همراه خواهد آورد.
این دانش و معلومات و قابلیتهای اضافی، شما را از میان گروهی کارمند که هم ردیفتان هستند، مشخص و برجسته خواهند کرد. خب فرض کنید که شما کارمندی ماهر، با اعتماد به نفس، خلاق و حرفهای شدهاید. برای این که ترفیع بگیرید و پیشرفت کنید، باید کسی این تواناییها را ببیند. زمانی که مدیرتان پروژهای بزرگ را معرفی کرده به شما و همکارانتان میگوید که میتوانید داوطلبانه در آن شرکت کنید، حتما داوطلب شوید. اینچنین پروژهها، سفرها، نمایشگاهها، و… که اجرای برنامهای مهم را در دستور کارشان دارند، شانس همکاری و مصاحبت با اشخاصی بزرگ و توانا را در اختیار میگذارند. اگر بتوانید تواناییها و استعدادها و مهارتهای عملیتان را به آنها نشان دهید، شانس این را خواهید داشت که هنگام ترفیع دادن به کارمندان، نام شما را هم یادداشت نمایند و زمینههای بعدی ارتقا از این موسسه به سازمانی بالاتر نیز فراهم گردد.
یادتان نرود که همواره درصدد ارزیابی کیفیت کارتان باشید. یک کارمند و مجری خوب و تیزهوش، هرگز خود را بهترین نمیداند. از همکاران، مدیر، سرگروهها و آنهایی که تحت نظرتان کار میکنند، سوال کنید و نظرشان را درباره عملکرد خودتان جویا شوید و بدانید که خودتان هم مسئول هستید و باید عملکردتان را بررسی نمایید. کارهایی که باعث پیشرفت و بهبود موقعیتتان شدهاند را بشناسید و آنهایی که موجب شکست و کندی کارهایتان گشتهاند را هم بیابید. روشهای مفید را به کار گیرید و آنها را بر اساس تغییراتی که روی میدهند، سازگار و قابل انعطاف بگردانید. راهکارهای نامناسب و غیرپاسخگو را حذف نموده به فکر روشهایی مفید و کارآمد باشید.
مشاوره و راهنمایی خواستن از اشخاص با تجربه و استادکار، امری واجب و ضروریست. هیچ کس در طی انجام هیچ کار جدیدی از نصیحتها و توصیههای اهل فن بینیاز نمیباشد چرا که خودش از تمامی راه و روشها با خبر نیست و نمیداند که چالشهای پیشرو را باید چگونه پشت سر بگذارد. شما نیز از این کار غافل نشوید. همه اینها فرصتهای مناسبی برای آموختن نکاتی هستند
که بسیار کمکتان خواهند کرد.
با اعضای گروهتان روابطی مستحکم و دوستانه برقرار نمایید و همه برای ارتقای وضعیت آن بخش از یک موسسه بزرگ یا همان شرکت متوسط، تلاش کنید. روابط انسانی منابع غنی و ارزشمند آموختن و به اشتراک گذاشتن دانستهها و اطلاعات هستند.
و در آخر این که دنیای کار و رقابت شغلی، میدان دوی استقامت است نه دوی سرعت. آن کسی که همواره تلاش میکند، مهارتهایش را بهبود میدهد، دانش و معلومات جدید و به روز یاد میگیرد و در شبکه ارتباطی گسترده و مستحکمی با همکاران و مدیران و شرکتهای دیگر، تعامل میکند، پیروز میدان رقابتهای شغلی خواهد بود.
اگر چه ممکن است کوششهای مقطعی شدید و پرسرعت، نتایج درخشانی به بار بیاورند ولی کوتاه مدت و زودگذر خواهند بود. اینچنین کارمندی نخواهد توانست چون اولی – که مانند دونده استقامت پیش میرود – موفقیتهای دراز مدت و بادوام کسب نماید.
منبع: http://www.hamikar.com