هنر انجام کار بوسیله دیگران.
اداره کردن مجموعه ای به صورت هماهنگ وهمسو برای نیل به هدف .
اهمیت مدیریت :
مدیریت از دیر باز در فعالیت های انسان وجود داشته البته نه به اندازه و اهمیتی که در حال حاضروجود دارد.انسان برای انجام هر فعالیتی باید از عوامل زیادی بهره ببرد اما این عوامل به خودی خود موجب نیل به هدف نمی شود چون این عوامل باید با یکدیگر هماهنگ باشند و یک مجموعه ی یکپارچه را تشکیل دهند تا بتوانند به هدف خود برسند اما این هماهنگی نیز به خودی خود به دست نمی اید . در اینجا ست که ما به اهمیت مدیریت پی می بریم.
لذت بخش ترین تجربه ای که انسان در زندگی دارد رسین به هدف در کوتاه ترین و مناسب ترین زمان ممکن است واین امرجز با بهره جویی از مدیریت ممکن نیست.
هیچ مجموعه ای نمی تواند بدون رهبری و مدیریت به هدف خود دست یابد و اگر دست یابد به طور اتفاقی بوده و قابل تکرار نمی باشد در نتیجه هر سازمان و گروهی به مدیریت و رهبری احتیاج دارد آن هم مدیریتی کار امد .
دیدگاه سنتی مدیریت و تاریخچه ی آن :
مدیریت علمی است که پس از انقلاب صنعتی به عنوان علمی مجزا بوجود امد.
در دیدگاه سنتی مدیریت عقیده بر این بوده که مدیریت یک ذوق است و هر کس این ذوق را داشته باشد مدیری موفق است .
برخی دیگر مدیریت را یک هنر می دانستند و معتقد بودند که فرد دارای این هنر می تواند در مدیریت موفق باشد . اما می بینیم که امروزه چنین اعتقادی وجود ندارد و ثابت شده که مدیریت علاوه بر تعاریف بالا از راه اکتساب نیز بدست می اید.
امروزه مدیریت علمی شده و مدیریت علمی باید بر پایه ی دیگر علوم و بویژه علم مدیریت باشد .
علم مدیریت چیزی نزدیک به ۵۰ سا ل است که در رشد مطلوبی به سر می برد اما متاسفانه درکشور ما به جای استفاده از مدیریت علمی از همان مدیریتی که در ۵۰ گذشته استفاده می شود. در هر حال مدیریت در سال های اخیر مرد توجه خاصی قرار گرفته که می تواند موجب پیشرفت این علم شود .
خلاقیت مدیران :
یک مدیر برهی موفقیت در کار بایدخلاقیت داشته باشد.خلاقیت خلاقیت یعنی بکار گیری استعداد و توانیی ذهنی برای ایجاد یک فکر نو با مفهوم جدید.
هر سازمان باید برای بهبود وضعیت خود از استعداد مدیران خود استفاده کند . هر انسانی دارای خلاقیت است و تنها برای بروز ان باید موهنع سر راه بروز ان را از بین برد.
مدریت موفق و موثر :
مدیریت موفق یعنی رسیدن به هدف و یا چیزی بیشتر از ان است.
ویلیام جیمز پس از تحقیقات فراوان می نویسد:
کارکنان ساعتی می توانند با ۲۰ الی ۳۰ تواناییشان می توانند شغلشان زرا حفظ کنندو اخراج نشوند و این در حالی است که اگر کارکنان انگیزه داشته با شند می توانند از ۸۰ الی۹۰ توانایی خود استفاده کنند .
و مدیری که بتواند حداقل کار مورد قبول را با استفاده ازامکانات مدیری مانند :
توبیخ- کسر حقوق و ……..فراهم سازد مدیر موفق نامیده می شود اما مدیری که بتواند ۸۰ الی۹۰ درصد توانایی کارکنان خود را به کار گیرد مدیری موثر است.
منبع: www.article.refco.ir