مقالات مفید

ریسک شیرین

رابرت کیوساکی در کتابی که همراه با شارون لکتر در رابطه با این‌‌که قبل از رهاکردن شغل‌تان چه مواردی را باید مدنظرداشته باشید نوشته، به جنبه‌های مهم و ضروری کارآفرین بودن اشاره داشته است.

 

او این جنبه‌ها را در ده درس خلاصه کرده ولی از طریق این ده درس، راهکار‌ها و اصولی که هر شخصی برای رسیدن به موفقیت فردی خود باید مدنظر داشته باشد را تشریح می‌کند.

 

شاید تاثیرگذار‌ترین بخش این کتاب قسمت‌هایی است که به صورت بیوگرافی در مورد تجارب خود رابرت کیوساکی و مراحل زندگی او نوشته شده‌اند

 

 

آیا تغییر شغل آینده شما را تغییر می‌دهد؟

 

داون روزنبرگ مک کی:

اغلب  افراد انتظار دارند شغل خود را چندین بار در طول زندگی عوض کنند. یک دلیل برای همه این تغییر شغل‌ها می‌تواند این باشد که مردم بیشتر اوقات انتخاب‌های درست و مطالعه‌شده‌ای انجام نمی‌دهند.

 

در حالی‌که یک تصمیم مطالعه‌شده در مورد شغل راه خوبی برای کمک به شما در مورد این‌‌که آیا شغل مدنظرتان مناسب است یا نه ارائه می‌دهد، اما باز هم نمی‌تواند این موضوع  را تضمین کند.

 

حتی اگر شما همه مراحل از پیش طراحی شده را پشت سر بگذارید و شغلی که مناسب شماست، انتخاب کنید، ممکن است این شغل برای همیشه ایده‌آل شما نباشد. شما زمانی می‌توانید به تغییرشغل فکرکنید که:

 

 

زندگی شما تغییر کرده باشد. وقتی شما شغل‌تان را انتخاب می‌کنید، ممکن است زندگی شما نسبت به امروز تغییر زیادی کند. مثلا ممکن است شما مجرد بودید و حالا متاهل شده و تشکیل خانواده داده‌اید.

 

شاید سفرهای متعدد شغلی شما چندان با سبک زندگی جدید شما تطبیق پیدا نکند. در این صورت شما باید دنبال شغلی بگردید که بیشتر با معیارهای زندگی خانوادگی تطابق داشته باشد.

 

 

یا این‌‌که شرایط شغل شما نسبت به گذشته بدتر شده باشد. به دنبال تغییرات رخ داده در عرصه تکنولوژی، اقتصاد یا صنعتی که شما در آن شاغل هستید، موقعیت‌های شغلی در این عرصه دیگر فراوان نیستند و شما باید دنبال شغلی باشید که چشم‌انداز بهتری داشته باشد.

 

 

یا این‌‌که شما از کار خود دل‌زده شده‌اید. زمانی هر روز با عشق سرکار می‌رفتید ولی الان دیگر این احساس را ندارید.

 

دیگر نمی‌توانید این شغل را تحمل کنید و حتی تغییردادن کارمندان هم کمکی به شما نکرده است. در این صورت زمان تغییر شغل شما و تمرکز کردن  روی شغلی که به شما انگیزه مضاعف دهد، فرارسیده است.

 

 

یا این‌‌که شغل شما بیش ازحد استرس‌زاست. برخی از مشاغل ذاتا استرس‌زا هستند. بعد از مدتی تحمل این استرس بسیارسخت می‌شود. برای این‌‌که از نظر ذهنی و فیزیکی سلامت بمانید، شاید بهترباشد شغل دیگری برای خود پیدا کنید که استرس کمتری در آن وجود داشته باشد.

 

 

یا ممکن است احساس کنید که شغل شما کسل‌کننده شده است. وقتی تحقیقات اولیه را انجام دادید و شغلی که در ‌‌نهایت برگزیدید، جای پیشرفت زیادی داشت.

 

اما حالا که در این زمینه کار کردید، به ‌‌نهایت درجه‌ای که در این شغل تعریف شده دست یافته‌اید و دل‌تان برای چالش‌های قبلی تنگ شده است. تغییر شغل می‌تواند شما را به چالش‌هایی که می‌خواهید نزدیک کند.

 

 

یا این‌‌که شما می‌خواهید پول بیشتری به‌دست بیاورید. شاید از این‌‌که بدانید در فهرست رضایت شغلی، پول در رده نخست نیست، تعجب کنید. بنابراین اگر شغلی که درآمد زیادی برای شما دارد، برای شما رضایت‌بخش نیست، تعجب نکنید.

 

از کارمندی به کارآفرینی

 

رابرت کیوساکی معتقد است بهانه‌تراشی یکی از ساده‌ترین کار‌ها و محدودکننده‌ترین افکار ممکن برای یک کارآفرین هستند. شما نمی‌توانید به بهانه‌ها اجازه دهید تا جلوی کار و پیشرفت شما را بگیرند. پول نمونه‌ای عالی از یک بهانه مشترک برای دنبال نکردن چیزی است که دوست دارید.

 

 

خیلی از افراد موفق دور و زمانه ما، با این‌‌که از هیچ شروع کرده‌اند، به بالا‌ترین مدارج رسیده‌اند. ایستادن و تماشا‌کردن و اقدام نکردن کار ساده‌ای است. حتی این‌‌که شما هفته‌ای چهل ساعت کار کنید و فقط منتظرحقوق ماهانه خود هم باشید کار خیلی ساده‌ای است.

 

این‌‌که کاری که همیشه انجام داده‌اید را ادامه دهید هم خیلی ساده است. در این شرایط مسلما هم چیزی که همیشه در قبال این کاردریافت کرده‌اید را دریافت می‌کنید. شاید هیچ‌گاه زمان خوبی برای تغییراین روند نباشد.

 

ولی سخت‌ترین بخش، شروع آن لحظه است. در این کتاب رابرت کیوساکی تفاوت‌ها وجود میان کارمندان و روسا یا کارآفرینان را شناسایی می‌کند. تنها تفاوت میان آن‌ها ترس و چشم‌انداز‌ها و شناسایی معنای امنیت شغلی است.

 

به عبارت دیگر، رابرت کیوساکی خیلی از ایده‌ها و فلسفه‌های پدرفقیر، پدرثروتمند و اصول و چارچوب‌های خود در این مورد را تشریح کرده و مثال‌هایی از آن‌چه نباید در تلاش برای کارآفرین شدن مرتکب شد را ارائه می‌دهد.

 

بیشتر درس‌ها و آموزه‌های مهم این کتاب در بخش اول آن وجود دارند. کیوساکی به عدد ۱۰ علاقه زیادی دارد. چون او دراین کتاب ده دلیل که مردم برای تبدیل شدن از کارمند به کارآفرین نیاز دارند را هم بدین صورت شرح داده است.

 

 

۱. قابلیت تغییرفلسفه از امنیت شغلی به آزادی شغلی

۲. قابلیت عمل‌کردن بدون پول

۳. قابلیت عمل‌کردن بدون امنیت

۴. قابلیت تمرکز روی موقعیت‌ها به جای تمرکز روی منابع

۵. داشتن سبک‌های متفاوت مدیریتی برای مدیریت گروه‌های مختلف مردم

۶. قابلیت مدیریت‌کردن افراد و منابع

۷. تیم و ارزش‌های جهت یافته به جای پرداخت یا ارتقا

۸. یادگیرنده فعال

۹. عمومی‌کردن تحصیلات به جای تخصصی‌کردن

۱۰. شجاعت مسوول بودن در مورد کل تجارت

 

 

کیوساکی این کتاب را در ۱۰ درس واقعی زندگی که هرکارآفرینی باید برای این‌‌که میلیون‌ها دلار درآمدزایی کند، بیاموزد، به رشته تحریر درآورده و آن‌ها را در ده فصل تقسیم کرده است. کیوساکی نه بخش اول را دیدگاه‌های شارون لکتر شریک او درکمپانی ریچ‌دد دانسته است.

 

در بخش آخر کتاب، کیوساکی ده راهکار با توضیح جامع در مورد این‌‌که افراد قبل از ترک کار خود چه کاری باید انجام دهند، ارائه می‌دهد. به عبارتی تنها با خواندن بخش اول و آخر این کتاب می‌توان چیزهای زیادی آموخت.

 

 

تفاوت میان کارمند و یک کارآفرین چیست؟

راز اصلی پولدار شدن و دستیابی به استقلال مالی کارمند ماندن نیست بلکه تاسیس یک شرکت و توسعه دادن آن است. او می‌گوید که پدر فقیر او همیشه می‌گفته که به مدرسه برود و نمرات خوب کسب کند تا بتواند شغل خوبی به‌دست آورد.

 

پدر فقیر در واقع او را تشویق می‌کرده تا کارمند شود. پدرثروتمند او می‌گفت که تجارت خودش را داشته باشد و افراد خوبی را به استخدام خویش دربیاورد و بدین ترتیب او را به کارآفرین شدن ترغیب می‌کرده است.

 

وقتی او از پدر ثروتمند سوال می‌کند که فرق بین کارمند و کارآفرین چیست، پاسخ می‌شنود که کارمندان دنبال کاری بعد ازساخته‌شدن تجارت هستند. اما کار کارافرین قبل از این‌‌که تجارت وجود داشته باشد، شروع می‌شود.

 

 

آیا شما باید برای خودتان کارآفرینی کنید؟

مهم‌ترین شغل کارآفرین قبل ازاین‌‌که تجارت یا کارمندی وجود داشته باشد، شروع می‌شود. شغل کارآفرین طراحی‌کردن تجارتی است که بتواند رشد کند، افراد زیادی را استخدام کند، برای مشتریانش ارزش قائل شود.

 

یک کارآفرین موفق، پیش از آن‌که تجارتی وجود داشته باشد، این نوع تجارت را درذهن خود ترسیم می‌کند. این فلسفه پدر ثروتمند من در مورد کار یک کارآفرین واقعی است.

 

 

کارآفرینانی هستند که بزرگ و کوچک، ثروتمند و فقیر، صادق و کلاهبردار، محلی و بین‌المللی و موفق و شکست‌خورده هستند. به عبارتی طبق فلسفه پدر ثروتمند لغت کارآفرین واژه بزرگی است و چیزهای زیادی برای افراد مختلف معنی می‌دهد.

 

 

تجارت را بسازید یا بخرید؟

تفاوت زیادی بین کارآفرینی که می‌خواهد یک تجارت بسازد و آنکه می‌خواهد تجارتی را بخرد وجود دارد. هیچ اشکالی در خرید یک تجارت وجود ندارد ولی خلق‌کردن و ساختن به یک کارآفرین انرژی می‌دهد.

 

 

ساختن یک تجارت یا ساختن یک شغل

رابرت‌کیوساکی‌در مورد کارآفرینان خودساخته‌ای که یک تجارت کوچک برای خود دارند، حرف می‌زند. این شخص احتمالا کارآفرینی است که صاحب یک شغل و نه یک تجارت است. پدر ثروتمند فلسفه دیگری در تمایز قائل شدن میان شغل و تجارت دارد.

 

اگرشما می‌توانید تجارت خود را برای یک سال ترک کنید و بعد از بازگشت آن را قدرتمند‌تر و بزرگ‌تر از قبل یافتید، شما یک تجارت بزرگ خلق کرده‌اید. اگر نمی‌توانید، شما یک شغل یا یک تجارت کوچک راه‌اندازی کرده‌اید.

 

مثلا خیلی از وکلا یا حسابداران به حدی موفق می‌شوند که مشتریان آن‌ها فقط می‌خواهند با آن‌ها تجارت کنند. هرچه آن‌ها موفق‌تر می‌شوند، وقت کمتری دارند. آن‌ها صاحب یک شغل هستند، نه یک تجارت.

 

این بدین معنا نیست که شما نمی‌توانید یک تجارت بدون تجربه و خلاقیت بسازید. شما فقط باید راهی پیدا کنید تا با استفاده از تجربه و خلاقیت‌های شما سیستمی ایجاد شود تا به دیگران یعنی کارمندان‌تان اجازه دهد تا خلاقیت‌های شما را اجرا کنند.

 

 

دلیل شخصی شما برای شروع یک تجارت

دانستن این‌‌که انگیزه شخصی شما برای ساخت یک تجارت چیست، خیلی مهم است. از خودتان این سوالات را بپرسید:

۱. چرا باید تجارت شخصی خودم را داشته باشم؟

۲. آیا می‌خواهم برای یادگیری از موفقیت‌های کارآفرینان و تجارت‌های آن‌ها، هزینه کنم؟

۳. آیا از شکست خوردن می‌ترسم؟

۴. آیا می‌توانم از اشتباهاتم درس بگیرم؟

۵. آیا می‌توانم تیمی بسازم یا دوست دارم خودم کار کنم؟

۶. آیا می‌توانم منتظر این بمانم که تجارت من موفق شود یا این‌‌که به دستمزد ماهانه نیازدارم.

 < /p>

قبل ازاین‌‌که شغل خود را ترک کنید

۱. به نگرش وبرخوردتان توجه کنید. این در مورد پول نیست. نگرش شامل هرچیزی می‌شود. اگرشما تجارت دوست ندارید، پس کارآفرینی برای شما ساخته نشده است.

 

۲. تا جای ممکن تجربه اندوزی کنید و برای یادگیری ونه درآمدزایی بیاموزید. شغل‌های مختلف را فقط برای تجربه اندوزی انتخاب کنید تا بدانید سیستم چگونه کار می‌کند.

 

۳. همیشه به یاد داشته باشید که فروش مساوی با درآمد است. کارآفرینان باید درفروش خوب عمل کنند.

 

۴. به‌‌ همان اندازه که با خودتان صادق هستید، خوشبین هم باشید.

 

۵. در مورد پول خرج‌کردن چه گونه عمل می‌کنید. خیلی از مردم به این خاطرکه نمی‌دانند پول خود را چگونه خرج کنند، با مشکلات مالی روبرو می‌شوند. یک کارآفرین باید بداند چگونه پول خود را خرج کند.

 

۶. تجارت را شروع کنید و با آن تمرین کنید. هیچ شخصی نمی‌تواند بدون یک دوچرخه، دوچرخه سواری کند وهیچکس نمی‌داند بدون داشتن یک تجارت، آن را شروع کند و بسازد و به گردش درآورد. شغل خود را داشته باشید و به صورت نیمه وقت تجارت کنید.

 

۷. درخواست کمک کنید. گستاخی عامل نادانی است. از افرادی که می‌دانند سوال کنید، ولی مرتب ازآن‌ها سوال نکنید.

 

۸. یک مربی پیدا کنید. آن‌ها را به استخدام خود دربیاورید تا به آنچه از زندگی می‌خواهید دست پیداکنید.

 

۹. به شبکه‌های کارآفرینی بپیوندید. آن‌ها منابع بزرگ اطلاع رسانی هستند.

 

۱۰. به مراحل مختلف کار ایمان داشته باشید. کارآفرینان باید چالش‌پذیرباشند.

 

منبع:خلاقیت

نمایش بیشتر

علی جلیل‌پور

علی جلیل‌پور هستم دیجیتال مارکتر و مدیر دایرکتوری تولیدکنندگان کالای باکیفیت داخلی و مدیر هایپر کالای آل‌ور‌سنتر که به تولیدکنندگان کمک میکنم با بهره‌مندی از ابزارهای #دیجیتال_مارکتینگ_مبتنی_بر_هوش_مصنوعی به #رتبه_اول_گوگل برسند و از افزایش فروش مستمر لذت ببرند.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا