فراغــت، کـار و بهـره وری
بشر، امروز بیش از هر زمان دیگری، اوقات فراغت دارد. طبق پژوهشی که در آمریکا انجام شده است، بین سال های ۱۸۹۰ تا ۱۹۵۹، میانگین ساعات کار مردم، که در سال ۱۸۹۰ بالغ بر ۱۰۰ ساعت کار در هفته بوده، در سال ۱۹۵۹ به ۶۰ ساعت کاهش یافته، که در سال های اخیر از این مقدار نیز کاسته شده است.
بشر، امروز بیش از هر زمان دیگری، اوقات فراغت دارد. طبق پژوهشی که در آمریکا انجام شده است، بین سال های ۱۸۹۰ تا ۱۹۵۹، میانگین ساعات کار مردم، که در سال ۱۸۹۰ بالغ بر ۱۰۰ ساعت کار در هفته بوده، در سال ۱۹۵۹ به ۶۰ ساعت کاهش یافته، که در سال های اخیر از این مقدار نیز کاسته شده است. این کاهش ساعات کار و افزایش اوقات فراغت، لزوم توجه به این اوقات را آشکار می سازد. چارلز رایت بیل در مورد گذران زندگی، ارقامی (به طور میانگین) به دست داده است، که قابل توجه است:
انسان در طی سال، ۸۷۶۰ ساعت زمان در اختیار دارد که به طریق زیر سپری می کند: در هر شبانه روز، ۸ ساعت برای خواب، ۸ ساعت برای کار، ۲ ساعت در رفت وآمد، ۲ ساعت برای خورد و خوراک و ۱ ساعت برای پوشیدن و تعویض لباس. با انجام این محاسبات برای یک سال، ملاحظه می شود که در هر سال، ۱۹۳۰ ساعت وقت آزاد برای هر فرد وجود دارد که ۲۲ درصد متوسط عمر یک انسان است. چنانچه این رقم را در مورد جمعیت فعال هر جامعه در نظر بگیریم، می توانیم به میزان نیروی اضافی و آزادی که در اختیار هر جامعه است، پی ببریم.
با توجه به موارد فوق، با افزایش زمان فراغت، گونه های نوینی از فراغت نیز مطرح می شود. به طوری که می توان گفت امروزه، فراغت پدیده ای جمعی تلقی می شود و با صنعتی شدن جوامع، پیشرفت وسایل ارتباط جمعی و مشارکت نهادهای گوناگون در امر برنامه ریزی برای اوقات فراغت، به صورت یکی از برنامه های مهم برای ملت ها و دولت ها درآمده است.
امروزه تحقیق و برنامه ریزی برای اوقات فراغت در هر کشور فقط جزء وظایف دولت به شمار نمی رود، بلکه مراکز علمی، مسئولان برگزاری کنفرانس ها و سمینارهای منطقه ای و بین المللی نیز به فعالیت در جهت پژوهش و برنامه ریزی اوقات فراغت مشغول شده اند. یکی از این مراکز، «مرکز اروپایی اوقات فراغت و آموزش» است، که در سال ۱۹۶۸ با همکاری یونسکو تأسیس شد و از سال ۱۹۶۹ فعالیت خود را آغاز کرده است. فعالیت های این مرکز، به ایجاد جامعه شناسی جدیدی از اوقات فراغت با زیرشاخه های رسانه، جامعه شناسی، جهانگردی و … منجر شده است که از نظر مفاهیم و موضوع ها، با دیگر خرده فرهنگ ها و به ویژه آنهایی که به مسایل مربوط به جوانان علاقه مند هستند، مربوط می شوند. از فعالیت های دیگر این مرکز، هدایت پژوهش ها در سطح ملی در کشورهای مختلف است. در بسیاری از کشورها، شمار متخصصان و مشاوران پژوهشی در امور اوقات فراغت با کمبود مواجه است. به همین دلیل، با فعالیت مرکز مذکور و بحث های جامعه شناختی در مورد اوقات فراغت در گردهمایی ها، درج مقاله در نشریه جامعه و اوقات فراغت، و تنظیم مجموعه ای از کتاب شناسی های این کشورها به صورت یک مجموعه بین المللی، در پژوهش ها و فعالیت های فرهنگی آموزشی مربوط به اوقات فراغت هدایت می شوند.
از سوی دیگر، پی بردن به اهمیت اوقات فراغت و برنامه ریزی برای این اوقات توسط دولت ها، معایبی نیز در بر داشته است؛ از جمله آن که به جای توجه به مقاصد اصلی گذران اوقات فراغت، که همان حفظ سلامت، گسترش بهداشت، آمادگی دفاعی، ایجاد نشاط، کسب آگاهی های اجتماعی و شرکت در امور آموزشی است، از اوقات فراغت به عنوان عاملی برای تخدیر و سرگرم نگه داشتن ملل جهان توسط حکومت ها، به کمک وسایل ارتباط جمعی، سوء استفاده می کنند. بنابراین، باید توجه داشت، وظیفه پژوهشگران، ارزیابی و توجه به نحوه گذران اوقات فراغت و نهادهای برنامه ریزی این اوقات نظیر: رادیو، تلویزیون، مطبوعات و برنامه های رایانه ای است.
● اوقات فراغت از دید صاحب نظران
فراغت در فرهنگ های گوناگون جایگاه مختلفی دارد و در تعریف آن، اختلاف آرا مشاهده می شود. پاره ای، آن را آزادی از کار می دانند. در صورتی که برخی آن را نوعی عامل و ابزار کنترل اجتماعی تلقی کرده اند. برخی نیز آن را زمانی غیر از بیکاری می دانند. از تمام این نظرها می توان استنباط کرد که زمان فراغت زمانی است که فرد با توجه به علاقه شخصی و قابلیت خود سپری می کند. با این حال، بررسی آرای اندیشمندان و محققان برای شناخت گسترده تر اوقات فراغت ضروری است.
افلاطون در مدینه فاضله برای گذراندن اوقات فراغت تأکید زیادی بر موسیقی و ورزش دارد. اگوست کنت معتقد است اوقات فراغت لحظات امکان توسعه و پیشرفت انسان می باشد. انگلس پیشنهاد می کند که از ساعت های کار کاسته شود، تا اینکه به حد کافی، زمان آزاد برای شرکت در امور اجتماعی و عمومی باقی بماند. مارکس اوقات فراغت را در حقیقت فضای رشد و پیشرفت انسان تعریف می کند. برتراند راسل معتقد است فنون جدید این امکان را فراهم کرده است که اوقات فراغت تا حدودی از چارچوب امتیازهای طبقه های ممتاز خارج شده در بین تمام افراد سرشکن شود. «جی.بی.ناش» در کتاب «فلسفه فراغت و تفریح های سالم» در تعریف فراغت می گوید:
«فراغت مربوط به آن بخش از اوقات زندگی انسان می شود که از کار کردن آزاد است یا در خواب نیست و تفریحات سالم، مربوط به نحوه استفاده از این فراغت است. جرالد بی فنر در کتاب «سازمان تفریحات سالم در جامعه» اظهار می دارد که فراغت یک دوره یا قسمتی از زندگی بشر است و تفریحات سالم در این بین، بیان علاقه و نگرش فرهنگی اوست. وی معتقد است فراغت برای تمام افراد جامعه وجود دارد، لیکن آنچه مهم و اثرگذار است، شیوه های استفاده از آن می باشد. جرج دی باتلر در کتاب «مقدمه تفریحات سالم و بازی در جامعه» اشاره کرده است که تفریحات سالم و بازی در اوقات فراغت نقش بسیار اثرگذاری در زندگی جامعه دارد.
● انواع زمان و اوقات فراغت
هانری لوفربر، جامعه شناس فرانسوی، به طور کلی اوقات را به سه دسته تقسیم می کند:
۱) فرصت کار، که زمان تکلیف است؛
۲) وقت اضطرار، که اجباراً در انجام دادن اموری نظیر ایاب و ذهاب صرف می شود؛
۳) وقت آزاد، که فراغت نامیده می شود.
جامعه شناسان شوروی نیز زمان را به دو گروه تقسیم می کنند:
۱) زمان کار؛
۲) زمان خارج از کار، که خود به چهار دسته تقسیم می شود:
زمانی که با کار روزانه ارتباط دارد، مثل ایاب و ذهاب برای کار؛
زمانی که به انجام امور خانه اختصاص می یابد؛
زمانی که برای کامیابی احتیاجات طبیعی بدن مثل تغذیه، خواب و استحمام صرف می شود؛
زمانی که به اموری مانند مطالعه، فعالیت های اجتماعی، استراحت، ورزش، تماشای تلویزیون و … اختصاص دارد و به عنوان اوقات فراغت نامیده می شود.
آنچه را که این صاحب نظران اوقات فراغت نامیده اند، نیز می توان به شیوه های گوناگون تقسیم نمود. اگر مکان را مبنای تقسیم بندی بگیریم، می توان دو حالت کلی را از هم جدا نمود: ۱ زمان فراغتی که در منزل سپری میشود و ۲ زمانی که خارج از منزل سپری می شود و طیف وسیعی از فعالیت ها، همچون فعالیت های ورزشی و جسمی گرفته تا دیدار از بناهای تاریخی، رفتن به موزه و تئاتر، پارک ها و … را در برمی گیرد.
از نظر زمانی نیز می توان این گونه تقسیم بندی کرد:
۱) اوقات فراغتِ لحظه ای مانند وقتی که فرد پشت چراغ قرمز است؛
۲) اوقات فراغتِ ساعتی مثل ساعات بیکاری که در محل کار یا در اتوبوس صرف می شود؛
۳) اوقات فراغتِ روزانه بعد از انجام وظایف روزانه است،که معمول ترین اوقات فراغت محسوب می شود.
۴) اوقات فراغت هفتگی که معمولاً در پایان هفته یک و نیم یا دو روز کامل تعطیلی است.
۵) اوقات فراغت سالیانه که مثال مشخص آن تعطیلات عید نوروز یا مرخصی های سالانه کارکنان می باشد.
از سوی دیگر اوقات فراغت برحسب سن قابل تقسیم بندی است:
۱) اوقات فراغت ویژه کودکان قبل از ورود به دبستان که به دلیل کمی وظایف کودکان، به طور نامشخص به مدت طولانی است.
۲) اوقات فراغت کودکان و نوجوانان که معمولاً پس از انجام تکالیف مدرسه است.
۳) اوقات فراغت جوانان
۴) اوقات فراغت میانسالان
۵) اوقات فراغت سالخوردگان، که بیشتر افراد بازنشسته را شامل می شود.
البته بدیهی است می توان تقسیم بندی های دیگری برحسب جنس، شغل و حتی سلسله مراتب شغلی افراد به دست داد.
● کارکردهای اوقات فراغت
اوقات فراغت از طریق کارکردهای متفاوت نقش مؤثری در ایجاد تعادل در زندگی افراد دارد. باید توجه داشت انسان موجودی مکانیکی نیست که تغذیه وکار بتواند سلامت حیات ودوامش را تأمین کند. بسیاری از اوقات، کیفیت زندگی افراد به نحوه استفاده از اوقات فراغتشان مربوط می شود. از این رو، توجه به کارکردهای اوقات فراغت امری ضروری است. عمده ترین کارکردهای اوقات فراغت را می توان در موارد زیر برشمرد.
الف) استراحت و تجدید قوا یکی از ضروریات زندگی است. به نظر می رسد کسانی که بخش عمده نیرویشان را صرف رسیدن به مقاصد شغلی یا تحصیلی نموده اند، به دلیل خستگی و رکورد جسمی و ذهنی، چندان موفق نبوده اند؛ بنابراین، فرصت استراحت غیر از زمان خواب، حتی اگر همراه با تخیل باشد، برای سلامتی روحی و جسمی، بخش ضروری از زندگی انسان است.
ب) از دیگر کارکردهای اوقات فراغت، تفریح است. باید توجه داشت آدمی در راه تفریح به دنیای تازه یا خیالی کشیده می شود و از انجام مجموعه ای از وظایف تکراری آزاد می گردد.
ج) اوقات فراغت فرصت هایی برای کسب اطلاعات و معلومات مشخص فراهم می آورد مطالعه و شرکت در کلاس های آموزشی و فرهنگی برخی از راه های رسیدن به این هدف است.
د) از طریق برنامه ریزی برای زمان های بیکاری، انسان قادر است به پرورش و شکوفایی شخصیت و همچنین بروز خلاقیت های فردی بپردازد. نوشتن مقالات تحقیقی و خالق آثار هنری، گاه نتیجه تلاش هایی است که در اوقات فراغت انجام شده است.
هـ) مشارکت در فعالیت های اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، مذهبی و … که اغلب به صورت داوطلبانه انجام می شود و توسعه فرهنگی، اجتماعی جامعه را فراهم می آورد.
● تحول در اوقات فراغت
پس از انقلاب صنعتی، همراه با مکانیزه شدن کارگاه ها و کارخانه ها و در پی آن با جایگزینی ماشین به جای انسان، نیاز به نیروی انسانی رو به کاهش نهاد. بنابراین، از ساعت کارکنان کاسته شد و زمان بیکاری افزایش یافت. به همین سبب، بر اوقات فراغت نیز افزوده شد. از سوی دیگر، با پیشرفت فناوری و گسترش ارتباطات، سرگرمی های تازه ای ظاهر شده است. به طوری که امروزه، بسیاری از شبکه های تلویزیونی دنیا، با پخش برنامه های متنوع شبانه روزی، قادرند اوقات فراغت افراد را به خود اختصاص دهند. همچنین بازی های متنوع رایانه ای نیز توانسته است بسیاری از جوانان و جوانان را برای ساعت ها به خود مشغول کند.
علاوه بر پیشرفت های صنعتی، پیشرفت های اجتماعی و اقتصادی نیز اثر فوق العاده ای بر روند اوقات فراغت گذاشته است. با افزایش سطح درآمد و در پی آن رفاه نسبی، از تلاش های جسمی زیاد برای امرار معاش کاسته شده و با افزایش سطح تحصیلات و تفکر، راه های جدیدی برای گذران اوقات فراغت پدید آمده است. مجموع این عوامل باعث شده، اوقات فراغت در جوامع امروزی ویژگی های متفاوتی داشته باشد، که به طور خلاصه عبارت اند از:
اوقات فراغت، که روزگاری مختص اشراف بود، امروزه متعلق به همه افراد جامعه است و جنبه عمومی و همگانی پیدا کرده است.
در دنیای امروز، به اوقات فراغت و اثرات آن در زندگی، توجه بیشتری می شود. به طوری که دولت ها وحکومت ها نیز برنامه ریزی برای آن اوقات را از وظایف خود می دانند و به همین سبب می توان گفت، اوقات فراغت جنبه رسمی پیدا کرده است.
پیشرفت فناوری، به ویژه فناوری وسایل ارتباط جمعی، شیوه های جدیدی برای گذران اوقات فراغت پدید آورده است. به طوری که کتاب و مطبوعات، تلویزیون و گسترش ماهواره ها سهم عظیمی را در پر کردن اوقات فراغت جوامع مختلف ایفا می کنند.
امروزه نهادهای مختلف هر کدام نقش ویژه ای در غنی سازی اوقات فراغت نوجوانان و جوانان دارند و مراکز علمی و انجمن هایی نظیر انجمن اولیاء و مربیان، فرهنگسراها، خانه های فرهنگ محله و … به نهادی شدن فعالیت های مربوط به اوقات فراغت کمک می کنند.
افزایش اوقات فراغت در دنیای امروز رشد فرهنگ، هنر و شکوفایی استعدادها را پدید آورده است.
هرمز ندیمی معتقد است در جوامع امروزی، به طور کلی سه عامل به فراغت شکل می دهند:
۱) تحول فن
۲) میزان ثبات سنت ها
۳) سازمان اقتصادی اجتماعی
منظور از تحول فن، گسترش فناوری وسایل ارتباط جمعی از قبیل مطبوعات، برنامه های متنوع و جدید رایانه ای، گسترش ماهواره ها و … است. پایداری سنت ها نیز بافت فرهنگی جامعه و تأثیر آن بر اوقات فراغت را دربر می گیرد. به طور مثال، در جوامع سنتی معاشرت ها بخش عمده ای از گذران اوقات فراغت را محسوب می شود. در حالی که در جوامع صنعتی، بیشتر اوقات فراغت افراد در تنهایی و متأثر از فناوری و با بهره گیری از ابزار سپری می شود. بدیهی است نحوه گذران اوقات فراغت برای هر فرد، قشر و جامعه به سازمان اقتصادی، اجتماعی آن افراد مربوط می شود، زیرا روش های گوناگون گذران اوقات فراغت از نظر صرف وقت و هزینه یکسان نیستند.
● نحوه گذران اوقات فراغت
از دوره های مقدماتی و زندگی اولیه بشر، در هر دوره، انسان آثار و باقیمانده هایی از خود به جا گذاشته است که گویای رابطه نحوه گذران اوقات فراغت او و فرهنگی که در آن دوره وجود داشته. می باشد. این آثار و باقیمانده ها، به صورت های گوناگون هنری و فرهنگی دیده شده است. نقاشی و کنده کاری های بنی حسن در مصر قدیم نشان می دهد که مصریان قدیم علاوه بر کارهای روزمره روزگار خود، وقت اضافی برای ابداع چنین آثاری داشته اند. از طرف دیگر، ناآگاهی، جهل و سوء استفاده از چنین فرصت ها و اوقات بیکاری در یک جامعه ممکن است مسائل و مصائبی به همراه داشته باشد. مثلاً، لهو و لعب، خوشگذرانی، بیکاری و تنبلی موجب زوال امپراتوری روم شد.
● تاریخچه نحوه گذران اوقات فراغت
زمان فراغت در تمام مراحل تاریخی زندگی بشر
وجود داشته است. در گذشته دورکار وبازی از یکدیگر جدا نبود، بلکه هر دو جزء آئین مذهبی بود و به خاطر تماس با ارواح بر پا می شد. به عبارت دیگر، معنی آنها درزندگی، به رغم تفاوتشان، یکی بود. دراین موردوبلن معتقد است که جادوگران قبایل ازکار معاف بودند. در حالیکه دومازیه معتقد است که وظایف جادوگران برای جامعه، کاملاً ضروری بود. پس اصولاً درچنین شرایطی، زمان فراغت مفهوم نداشته است. برای طبقات اشراف هم، ازآنجاکه اصولاً کاری انجام نمی دادند ، زمان فراغت مفهوم نداشت و زندگی آنها بیشتر با بیکاری سپری می شد، که با توجه به مفهوم فراغت امروزی، نه مکمل کار بود نه پاداش آن، بلکه جای کار را می گرفت.
دردوره رنسانس، بیشتر اوقات فراغت صرف امور مذهبی می شد. بعدها با انقلاب صنعتی، تحول عظیمی در اوقات فراغت نیز بوجود آمد. در اوایل انقلاب صنعتی ، ساعات کار به قدری زیاد بود که در عمل اوقات فراغتی باقی نمی ماند. دردهه ۱۸۴۰ میزان کار در کارخانه های تقریباً ۷۵ ساعت در هفته بود، ولی به تدریج از ساعات کار کاسته شد و متقابلاً ساعات فراغت افزایش یافت. به طوری که درحال حاضر ساعت کار بین ۳۶ تا ۴۴ ساعت است.
با بررسی نحوه زندگی ایرانیان درگذشته، به نظرمی رسد بیشترین اوقات فراغت صرف معاشرت ها می شده است که این معاشرت ها، خود باعث تبادل افکار، اندیشه ها و آگاهی ها از عقاید و نظریات دیگران بوده و نیز بر اطلاعات و دانش افراد می افزوده است. علاوه بر معاشرت ها، سیر و سفرنیزصورتی ازگذران اوقات فراغت بوده، که خود باعث آشنایی فرهنگ ها و تمدن ها می شده است.
فعالیت دیگری که ایرانیان در اوقات فاغت به آن مشغول بودند، ورزش است. از دیرباز، ورزش و تربیت بدنی نزد ایرانیان مقام خاصی در پرورش روح و جسم و آماده ساختن آن داشته است.
● مروری بر تحقیقات
یکی از نخستین تحقیقات در مورد اوقات فراغت، به هواداری از زمان فراغت کارگران در اروپا، توسط پل لافارک که سوسیالیستی مبارز بود، نوشته شد. نام این رساله حق تنبل بودن بود. یکی دیگر ازنخستین تحقیقات در مورد اوقات فراغت در اروپا را تورستن وبلن با عنوان تئوری فراغت انجام داد. وی افرادی ازطبقه سرمایه داررامورد مطالعه قرار داد که نوع خاصی از فراغت را،که بیشتر به بیکاری شباهت داشت تجربه می کردند. بیکارانی که ثروت سرشاری داشتند و برای بدست آوردن جایگاه اجتماعی در مصرف زیاد ه روی می کردند.
اما فقط در سال های ۱۹۲۰ و ۱۹۳۰ بود که در اروپا و آمریکا جامعه شناسان نخستین پژوهش های تجربی درباره فراغت را انجام دادند. تعیین قانون ۸ ساعت کار در روز، به امیدها و نگرانی های اصلاح طلبان دامن زد. اینان در اندیشه بودند که آیین وقت آزاد و اضافی مصرف خودسازی می شود یا بیهوده تلف خواهد گشت.
در سال ۱۹۲۴ دفتر بین المللی کار نخستین کنفرانس بین المللی را درباره آزاد کارگران برپا کرد. ۳۰۰ نماینده از سوی ۱۸ کشور در این کنفرانس شرکت کردند. اعتقاد عموم شرکت کنندگان بر این بود که هر چه زمان کار کمتر شود، باید به فعالیت های اوقات فراغت نظم بیشتری داده شود. چندی بعد، در ایالات متحده، طرح های پژوهشی در این مورد به جریان افتاد که معروف ترین آنها طرحی بود که «رابرت و هلن لیند در فاصله سال های ۲۹ ۳۷ در مورد فعالیت های اوقات فراغت در گذشته و حال به انجام رساندند. در سال ۱۹۳۴، ژرژ، ا.لوندبرگ در مطالعه ای که از آن به بعد به صورت اثری
کلاسیک درآمد، اظهار نمود فراغت نقطه تعامل فعالیت هایی است که به طور کلی وسیله ای برای رسیدن به هدف های دیگرند. فراغت به خودی خود هدف محسوب نمی شود. بعد از جنگ جهانی دوم، جامعه شناسی اوقات فراغت ابعاد وسیع تری یافت. به نحوی که بر شمردن تک تک پژوهش هایی که در این باب انجام شده، امکان پذیر نیست. اما از جمله پژوهش های برجسته می توان به کتاب «جماعت تنها اثر دیوید رایزمن که در سال ۱۹۵۰ منتشر شد و نیز کتاب «فراغت در شهر» نوشته «ژوفر دومازیه» که در سال ۱۹۶۶ منتشر شد اشاره نمود.
ژوفر دومازیه در بررسی پژوهش های قبلی مربوط به اوقات فراغت به این نتیجه رسیده است که در بیشتر تحقیقات، اوقات فراغت به عنوان عامل تعیین شونده مطالعه شده است تا عامل تعیین کننده. به عبارت دیگر، تأثیر عوامل مختلف چگونگی گذران اوقات فراغت طبقه یا گروه خاصی بررسی شده است، اما تأثیر روزافزون فراغت بر کار و روابط اجتماعی، ساخت اجتماعی و فرهنگ نادیده گرفته شده است. در ذیل به برخی از این پژوهش ها اشاره می شود.
در پژوهشی که در سال ۱۹۶۵ در فرانسه بر روی جوانان ۱۴ تا ۲۰ ساله صورت گرفت معلوم شد ۷۹ درصد آنان وقت گذرانی های خارج از خانه را بر وقت گذرانی های داخل خانه ترجیح می دهند و فقط ۲۱ درصد در خانه ماندن را به گردش رفتن ترجیح داده اند. از این تعداد، ۵۶ درصد هنگام ماندن در منزل مطالعه می کنند؛ ۵ درصد صفحه گرامافون گوش می کردند؛ ۲۱ درصد تلویزیون تماشا می کردند و ۳ درصد به رادیو گوش می سپردند.
یافته های حاصل از تحقیقات صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران از ۱۶۰۱ تن از افراد ۱
۵ سال به بالا در سال ۱۳۶۵ نشان می دهد رایج ترین شیوه گذران اوقات فراغت مردم تهران تماشای تلویزیون بوده است. به طوری که ۷۹ درصد مردم تهران تلویزیون تماشا می کنند. سپس به ترتیب دور هم نشستن با افراد خانواده، استراحت، گوش کردن به رادیو، دید و بازدیدها از جمله فعالیت های دیگر بوده است.
نتایج حاصل از تحقیق صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران در مورد افراد ۱۵ تا ۵۰ سال و مسن تر، در سال ۱۳۶۶ نشان می دهد که ۷۱ درصد از گروه سنی ۱۵ تا ۵۰ سال و ۷۰ درصد از دانش آموزان دبیرستان در روزهای تعطیل به رادیو گوش می کنند. میانگین تعداد بینندگان تلویزیون در روزهای تعطیل برحسب سن و تحقیقات دبیرستانی یکسان بوده است(۸۷ درصد)
نتایج تحقیقی که در سال ۱۳۷۰ در مورد نحوه گذران اوقات فراغت کارمندان اداره های آموزش وپرورش تهران انجام شد، نشان میدهد که ۵۵ درصد از کارمندان، اوقات فراغت خود را صرف رسیدگی به امور مربوط به خانواده، ۳۴ درصد، صرف شغل دوم و ۳۲ درصد اوقات فراغت را با تماشای تلویزیون سپری می کنند. در زمینه اهمیت ورزش، آمار به دست آمده نشان می دهد که ۳۸ درصد کارمندان در ایام فراغت خود ورزش می کنند و از نتایج تحقیق چنان استنباط شده است که مشکلات عمده کارمندان در زمینه اوقات فراغتشان به شکل مطلوب، مسائل و مشکلات اقتصادی بوده است و اکثریت آنان در حقیقت ساعات بسیار کمی برای فراغت دارند.
● تعادل کار فراغت و بهره وری
همانگونه که ذکر شد تحقیقات انجام شده در کشورهای مختلف، از جمله ایران، بیشتر بر شیوه های گذران اوقات فراغت در اقشار مختلف تأکید دارد و اهمیت فراغت به منظور رشد فرهنگی اجتماعی و رابطه آن با کار کمتر مورد توجه قرار گرفته است. سالیان متمادی، تصور می شد کسانی که ساعت های طولانی کار می کنند افراد کمتر مورد توجه قرار گرفته است. سالیان متمادی ، تصور می شد کسانی که ساعت های طولانی کار می کنندافراد بسیارموفق و رو به ارتقا هستند. چون تمام فرصت های زندگی آنان توسط کار و فکر کار پر شد، لذا وفادار به سازمان و محل کار خود هستند . اما امروزه با بررسی های مختلف روان شناسان کار مشخص شده است که (هر چه کار در سطح بالاتر، فنی تر و متضمن اندیشه و تأهل باشد کیفیت کارمزد پرکار و کم فراغت افول می کند)
مسلماً کارمندی که هر شب تا دیر وقت بیدار می ماند و انبوهی از کارهای اداری را به خانه می برد و روزهای آخر هفته به محل کار خود می آید، تنها به عنوان فردی متعهد و مثبت شناخته نمی شود. امروزه مدیران روشن بین گاهی به این افراد با دیدی قویاً منفی می نگرند. آنان را افرادی اشتباه کار، با قضاوتی نادرست و ضایع کننده فرصت های شغلی تصور می کنند که در نهایت برای سازمان زیان بار هستند . با دیدی ژرف نگر، افراد بسیار مشغول به کار و بدون فراغت، افرادی ناتوان در تقسیم کار هستند. چراکه مطمئناً فکر آزاد و خلاق ازکسی که از لحاظ روحی و جسمی خسته است، سر نمی زند.
منبع:آفتاب