چگونه دستمزد واقعی برای طراحی وب تعیین کنیم؟

قیمت خود را بالا ببرید!

شاید گاهی به عنوان طراح وب آزاد پیش خود فکر می کنید، چطور می توانید به مشتری بقبولانید که افزایش تورم و هزینه ها روی هزینه های شما هم تاثیر می گذارد؟ اغلب مشتریان گمان می کنند طراحی وب به دلیل آن که مواد اولیه سخت افزاری ندارد، مشمول افزایش قیمت هم نمی شود. اما واقعیت این است که مساله تفاوت چندانی دارد. اما برای این که دستمزد عادلانه داشته باشید، چه باید کنید؟

 

اول یادتان باشد که برنامه نویسان بشسیاریدرکشورهایی مانند هند، چین و مالزی هستند که با کمتراز ۲۰ دلار، کل بسته آفیس با پکیج های جانبی اش را تحت وب برای شما دوباره می نویسند. پسبی خودیدستمزد خود رابالا نگیرید و درضمن بدانید اگر تا حالا کار پیدا کرده اید، پس قبلا در رقابت با آنها پیروز شده اید!

برخی از برنامه نویسان برای هر ساعت کار، حدود ۵۰هزار تومان دستمزد می گیرند، عده کمی هم ???هزار تومان، ولی اشخاص زیادی هم وجود دارند که با ساعتی ??? تومان کار مشتری را راه می اندازند. پس سوال مهم تر این است که پروژه را چطور انجام می دهید؟

اگر بتوانید به این سوال پاسخی درست بدهید، شغل خود را دگرگون کرده اید و می توانید قیمت خود را تا حد زیادی افزایش دهید. ولی اگر قیمت خود را بدون دلیل زیاد کرده اید، رقابت را باخته اید.

در ادامه بخوانید از: https://artanbiz.com/fa/%d8%b7%d8%b1%d8%a7%d8%ad%db%8c-%d8%b3%d8%a7%db%8c%d8%aa%d8%8c-%d9%85%d8%b1%d8%a7%d8%ad%d9%84-%d8%b7%d8%b1%d8%a7%d8%ad%db%8c-%d8%b3%d8%a7%db%8c%d8%aa%d8%8c-%da%86%da%af%d9%88%d9%86%da%af%db%8c-%d8%b3/

در کار خود استاد باشید!


اغلب برنامه نویسان، کسانی را که به هر دلیلی، پروژه چند صد هزار تومانی را با چند ده میلیون تومان انجام می دهند، کلاهبردار می دانند؛ در حالی که آنها فقط صفحه های خالی HTML را پر می کنند یا این که یک قالب را کپی می کنند. اما حقیقت این است که (اگرمشتری و معامله حداقل سلامت را داشته باشند) او این پول را به خاطر ماهر بودنش می گیرد. این فرد روی بازاریابی و پیغام هایی با فناوری مدرن تمرکز کرده است. او یک فهرست بلند بالا از کارهایی که می تواند انجام دهد آماده نکرده، بلکه با دانش بازارشناسی خود درباره چگونگی افزایش سود صحبت می کند. بلاگ هایی درست می کند و با آنها ثابت می کند متفکر است؛ نه کسی که فقط خوب حرف می زند. او درباره بازاریابی مدرن صحبت می کند.

مهارت، اینجا حرف اول را می زند. مهارت عمومی به درد نمی خورد؛ در یک مورد خاص ماهر باشید. نباید دریایی به عمق یک وجب باشید، بهتر است حوضی به عمق یک دریا باشید. عمومی بودن بیشتر به التماس کردن شبیه است؛ زیرا احساس می کنید به هیچ در بازی نزدیک نمی شوید.

شاید ندانید فرق متخصص با یک برنامه نویس خیلی خوب ولی غیرمتخصص چیست:
– متخصص فقط برای یک نفر کار می کند و تعریف دقیقی از انواع مشتری دارد، ولی غیرمتخصص هرجا که پول بدهند کار می کند.

– متخصص می تواند تخصص خود را در یک جمله بگوید، ولی غیرمتخصص نمی تواند یک موضوع را بگوید که در آن تبحر دارد.

– متخصص با دید باز کار می کند ولی غیرمتخصص نمی تواند بفهمد چرا کاری را انجام می دهد و فقط آن را انجام می دهد.

– متخصص به سوابق خود در قبال مشتریان اهمیت می دهد و آنها را تایید می کند ولی غیرمتخصص فهرستی از کارهایی که می تواند انجام دهد را در یک کیف بزرگ خالی همیشه با خود دارد.

– متخصص با عمق دانش خود مشتری را مسحور می کند، ولی غیرمتخصص سعی می کند با پراکندگی دانش، مشتری را به سمت خود بکشاند.

– متخصص هرازگاهی، یک متن شامل ایده ها و اطلاعات جالب برای مشتریان خود می فرستد، ولی غیرمتخصص برای تولد یا مناسبت های دیگر برای مشتریان خود کارت تبریک می فرستد.

– متخصص یک مورد کامل از بهبود شغل مشتری خود دارد، ولی غیرمتخصص ۱۰ تصدیق نامه تر و تمیز از کار خودش به همراه دارد.

ظاهرتان را بسازید


برخی به آن «تفسیر سطحی رفتار انسان» می گویند و برخی «بازاریابی» (شما کتابی هستید که از روی جلدتان درباره شما قضاوت می کنند).

کارخانه لکسوس و تویوتا هر دو یک کارخانه هستند. تفاوت بین لکسوس و تویوتا بسیار ناچیز است. در واقع، اولین مدل تویوتا سال آینده آخرین لکسوس سال گذشته است. ولی چه چیزی باعث می شود این قدر اختلاف قیمت داشته باشند؟ نه کیفیت مطرح است و نه اطلاعات و نه فناوری. فقط لکسوس مارک گران قیمت است و تویوتا مارک عامه و این از معجزات مارک تجاری است.

شاید فکر کنید این مساله چه ارتباطی به کار شما دارد، ولی اگر چند نکته را در نظر بیاورید، ممکن است این ارتباط را بفهمید:

– وب سایت تان چطور طراحی شده است، شیک یا درهم؟
– در اولین جلسه یا مصاحبه لباس رسمی و زیبا پوشیده اید، یا لباس معمولی؟
– در جلسه معارفه، جواهرات به خودتان آویزان کردید یا ساده و درعین حال رسمی بوده اید؟

تمام برنامه نویسان قراردادی، در تلاش برای توازن بین اینکه «کی پول بگیرند و کی نگیرند» هستند.

وقتی هزینه کار ساعتی شما کم باشد، با مشکل جدی مواجه می شوید. بیشتر از چیزی که پول می گیرید باید کار کنید! ولی اگر گران قیمت باشید، مشکلی ندارید.
یک وکیل از شما پول می گیرد تا نامه های شما را بخواند. اگر دستمزد شما بالا باشد ولی زیاد کار نکنید، مشتری مرتب با این مساله مواجه می شود که شما گزارش کار نمی دهید و از زیر کار شانه خالی می کنید. پس بهتر است برای یک مشتری که آرام شروع می کند ولی بعدها یک پروژه بزرگ به شما می دهد، در قرارداد راهی برای بالا بردن دستمزد خود پیش بینی کنید.

 

خروج از نسخه موبایل