15 الگوی کندل استیک پرکاربرد در تحلیل تکنیکال

پرکاربردترین الگوهای کندل استیک عبارتی است که در دنیای بازار سرمایه و تحلیل تکنیکال مورد توجه قرار می‌گیرد. الگوهای کندل استیک، نوعی نمودار هستند که در تحلیل تکنیکال برای پیش‌بینی جهت حرکت قیمت استفاده می‌شوند و رول اول در آنالیز بازارهای مالی را ایفا می‌کنند. در این مقاله، قصد داریم برترین الگوهای کندل استیک را به زبانی بسیار ساده معرفی و مورد بررسی قرار دهیم. هدف از نگارش این مقاله، ارائه یک راهنمای جامع و کاربردی برای استفاده از پرکاربردترین الگوهای کندلی است که در خرید و فروش ارز دیجیتال کاربرد دارند. پس تا انتهای این مطلب ما را همراهی کنید.

کندل استیک ؛ بلای جان یا ناجی تریدر ؟

تحلیل تکنیکال یکی از شیوه های موفق در سرمایه گذاری در بازار سرمایه است. البته، برای دستیابی به نتایج برتر، باید از ابزارهای تحلیلی موثری مانند الگوهای کندل استیک استفاده کرد. الگوهای کندل استیک، نوعی نمودار هستند که برای پیش‌بینی جهت حرکت قیمت استفاده شده و با توجه به کارایی و دقت بالا، ابزار مورد علاقه بسیاری از تریدرها به شمار می‌روند. البته، یادتان باشد که الگوهای کندل استیک اگر به درستی استفاده نشوند می‌توانند بلای جان معامله‌گران مبتدی شوند و ضررهای هنگفتی به آن‌ها بزنند. در این مطلب، تنها به معرفی چند الگوی معتبر کندل استیک اکتفا نمی‌کنیم بلکه انواع الگوهای کندل استیک در تحلیل تکنیکال همراه با الگوی تصویری کندلها به شما آموزش داده خواهد شد. از این رو، بسیاری از معامله گران تازه‌کار یا آن دسته از تریدرهایی که از این الگوها استفاده نمی‌کردند با مطالعه این مطلب می‌توانند نتایج بهتری کسب کنند.

تاریخچه کندل استیک ؛ چرا به آن شمع می‌گویند؟

قدمت استفاده از نمودارهای شمعی به قرن ۱۷میلادی بازمی‌گردد. مونهیسا هوما، تاجر برنج اهل ژاپن و بنیانگذار تحلیل تکنیکال ژاپنی، این روش برتر را در حوزه بازارهای مالی به‌وجود آورد. او با ابداع و پیاده‌سازی الگوهای شمعی موفق شد که روند قیمتی بازار را به خوبی تجزیه و تحلیل کند. خیلی از فعالان بازارهای مالی معتقدند که هوما موفق‌ترین تریدرهای جهان به شمار می‌رود. هوما با تسلط بر الگوهای شمعی، به عنوان خدای بازارها شناخته می‌شد و با کمک این روش توانست به بازار برنج تسلط یافت.

مونهیسا هوما، تاجر برنج ژاپنی و بنیانگذار تحلیل تکنیکال ژاپنی، برای هر نموداری نامی خاص انتخاب کرد. او نام‌هایی مانند “ماروبوزو”، “سه کلاغ سیاه”، “ستاره دنبال‌‌دار”، “دوجی” و “ابر سیاه” را برای این الگوها انتخاب کرد. در نهایت، او این مجموعه از الگوها را به دلیل شباهت‌هایشان به شمعدان‌ها یا کندل‌ استیک نام‌گذاری کرد. بعدها، الگوهای کندل استیکی هوما توسط استیونیسون به آمریکا برده شد. روش تحلیلی هوما توسط چارلز داو، پدر تحلیل تکنیکال و متخصصان دیگر بهینه‌سازی شد. اگرچه در ابتدا نمودارهای شمعی فقط برای تحلیل روند بازارهای مالی مانند بورس استفاده می‌شد، اما امروزه این نمودارها در تحلیل بازار کریپتوکارنسی به خصوص بیت کوین نیز کاربرد دارند.

الگوهای کندل استیک به ما چه می‌گویند؟

نمودار کندل استیک‌ها به ما اطلاعات بیشتری از روند قیمت‌ها در طول زمان می‌دهند. معامله‌گران با تجربه از تحلیل الگوها برای ارزیابی احساسات بازار و پیش‌بینی روند آن در آینده استفاده می‌کنند. فراموش نکنید که کندل‌ها جهت بازار را هدایت نمی‌کنند بلکه با استفاده از آن‌ها می‌توان تا حد بسیار زیادی روند آتی بازار را پیش‌بینی کرد. معامله‌گران در تحلیل کندل‌ها بررسی موارد زیر را انجام می‌دهند:

• در یک روند نزولی، وجود سایه بلند در پایین یک کندل می‌تواند نشان‌دهنده تمایل معامله‌گران به خرید باشد. این می‌تواند نشان‌دهنده روند صعودی قیمت در آینده باشد.
• در یک روند صعودی، وجود سایه بلند در بالای کندل می‌تواند نشان‌دهنده تمایل معامله‌گران برای فروش باشد و همچنین نشان‌دهنده ظرفیت بالقوه برای فروش در آینده نزدیک است.
• اگر بیشتر حجم کندل بدنه آن باشد و هرچه سایه‌ها کوتاه‌تر شوند نشان‌دهنده احساس قدرتمند صعودی (برای کندل سبز) و احساس شدید نزولی (برای کندل قرمز) باشد.

چه زمانی باید از کندل استیک‌ها استفاده کرد؟

کندل‌ها نشان‌دهنده رفتار قیمت‌ها در یک بازه زمانی هستند و اطلاعات مهمی در تحلیل تکنیکال فراهم می‌کنند. این شمع‌ها شامل بدنه (Body) و سایه‌ها (Shadows) هستند. بدنه شمع، بخش میانی آن است که نشان‌دهنده قیمت پایانی نسبت به قیمت باز شدن در یک دوره زمانی است. شمع‌های تو خالی (قیمت پایانی بالاتر از قیمت باز شدن) نشان‌دهنده روند صعودی هستند. شمع‌های تو پر (قیمت پایانی کمتر از قیمت باز شدن) به نزول روند اشاره می‌کنند و بدنه آنها تو پر است. سایه‌ها در شمع نقش حداکثر و حداقل قیمت در طول بازه زمانی مشخص را ایفا می‌کنند. سایه بالایی نشان‌دهنده بالاترین قیمت و سایه پایینی نشان‌دهنده کمترین قیمت در طول این بازه است. تحلیل کندل‌ها و سایه‌ها می‌تواند به شما در تشخیص الگوهای قیمتی و پیش‌بینی رفتار بازار کمک کند.

انواع الگوهای کندلی

همانطور که در ابتدا ذکر شد، الگوهای کندلی اطلاعاتی ارائه می‌دهند که نشان دهنده احساسات و تصمیم‌گیری افراد فعال در بازار است. این الگوها به عنوان یک سیگنال عمل می‌کنند و هنگام مشاهده آنها، می‌توان انتظار داشت که بازار یک واکنش خاص نشان دهد. این الگوها را می‌توان به سه دسته زیر تقسیم کرد:

• الگوهای برگشتی صعودی (Bullish Reversal Patterns): این الگوهای کندل استیک در انتهای یک روند نزولی شکل می‌گیرند و می‌توانند به عنوان یک هشدار برای شروع یک روند صعودی باشند.
• الگوهای برگشتی نزولی (Bearish Reversal Patterns): این الگوها در انتهای یک روند صعودی شکل می‌گیرند و احتمال نزول بازار را افزایش می‌دهند.
• الگوهای ادامه‌دهنده (Continuation Patterns): پس از تشکیل این الگوها، بازار به روند سابق خود باز می‌گردد و ادامه می‌یابد. به عنوان مثال، در یک روند صعودی، اگر چنین الگوهایی دیده شود، می‌توان انتظار داشت که بازار به روند صعودی خود ادامه دهد.

پرکاربردترین الگوهای کندلی کدامند؟

الگوی کندلی چکش (Hammer)

کندل الگوی چکش یکی از الگوهای کندلی برگشتی است. این الگو در انتهای یک روند نزولی شکل می‌گیرد و نشان از بازگشت به روند صعودی دارد. کندل چکش دارای بدنه کوچک و سایه‌ای بلند در پایین کندل است که تقریباً دو برابر بدنه است. در این الگو، سایه بالایی وجود ندارد یا اگر باشد بسیار کوچک است. کندل چکش می‌تواند به دو شکل، به صورت یک کندل سبز (صعودی) یا یک کندل قرمز (نزولی) شکل بگیرد.

در زمانی که یک کندل چکش در یک روند نزولی تشکیل می‌شود، فروشندگان با افزایش فشار، سعی در کاهش بیشتر قیمت دارند اما پس از مدتی، خریداران وارد مارکت شده و اقدام به خرید می‌کنند. این اقدام خریداران باعث افزایش قیمت می‌شود. در صورتی که کندل چکشی که در الگو شکل می‌گیرد، یک کندل صعودی باشد، این نشان‌دهنده قدرت بیشتر خریداران است و می‌تواند احتمال برگشت قیمت را افزایش دهد.

الگوی کندلی مرد حلق آویز (Hanging Man)

الگوی کندل استیک مرد حلق‌آویز، یک کندل برگشتی نزولی است و نشان‌دهنده تمایل به برگشت و کاهش قیمت در یک روند صعودی است. این الگو بیشتر در نواحی مقاومتی شکل می‌گیرد. پس از ایجاد یک کندل مرد حلق‌آویز در یک روند صعودی، قیمت سعی در ادامه روند صعودی خود دارد اما با افزایش فشار فروش، قیمت کاهش می‌یابد. برخی از مشاهده‌کنندگان این الگو را به عنوان نشانه‌ای برای افزایش فشار فروش در نظر می‌گیرند.

الگوی کندل چکش معکوس (Inverted Hammer)

الگوی چکش معکوس یک الگو برگشتی است که در انتهای یک روند نزولی ایجاد می‌شود. این کندل با بدنه‌ای کوچک، سایه بالایی بلند و سایه پایین کوچک ایجاد می‌شود. باید توجه داشت که سایه بالایی باید حدود دو برابر بدنه باشد. این الگوی کندل استیک می‌تواند یک کندل صعودی یا نزولی باشد. حضور حجم بالا در این کندل، احتمال برگشت قیمت را افزایش می‌دهد.

الگوی کندلی چکش معکوس (Inverted Hammer) در یک روند نزولی نشان از کاهش قدرت فروشندگان و افزایش قدرت خریداران دارد. این الگو نشان می‌دهد که فروشندگان دیگر قدرتی برای کاهش قیمت بیشتر ندارند. با وجود این که قیمت در ابتدا کاهش پیدا می‌کند، اما با حجم بالا و ایجاد الگوی چکش معکوس، احتمال برگشت قیمت به سمت بالا افزایش می‌یابد. در تفسیر الگوی چکش معکوس، نکته مهمی که باید در نظر گرفته شود، این است که نباید الگو را به تنهایی بررسی کرد. بلکه باید با توجه به شرایط دیگر نمودار و شاخص‌های فنی دیگر، تحلیل کاملی انجام داد تا قطعیت برگشت قیمت تایید شود.

الگوی کندلی شوتینگ استار (Shooting Star)

الگوی کندلی شوتینگ استار یک الگوی برگشتی نزولی است که در انتهای یک روند صعودی تشکیل می‌شود. در این الگو، کندل دارای یک بدنه در پایین و یک سایه بلند در بالا است. سایه باید تقریباً دو برابر بدنه کندل باشد. این الگو می‌تواند یک کندل مثبت یا منفی باشد. الگوی کندلی شوتینگ استار (Shooting Star) پس از یک روند صعودی و رسیدن به یک محدوده مقاومتی، نشان از کاهش قدرت خریداران و افزایش قدرت فروشندگان دارد. در این الگو، فروشندگان به طور قابل توجهی قدرت بیشتری پیدا می‌کنند و باعث کاهش قیمت و ایجاد یک سایه بلند در بالای کندل می‌شوند. وجود الگوی کندلی شوتینگ استار نشان از احتمال آغاز یک روند نزولی است. با توجه به این الگو، می‌توان انتظار داشت که قیمت پس از رسیدن به محدوده مقاومتی به سمت پایین حرکت کند. برای تایید برگشت قیمت، تحلیل کاملی از شرایط دیگر نمودار و شاخص‌های فنی دیگر نیز لازم است.

الگوی کندلی ماربوزو سفید (White Marubozu)

الگوی ماروبوزو سفید یک الگوی تک کندلی است که در پایان یک روند نزولی شکل می‌گیرد، به عبارت دیگر الگوی ماروبوزو یک الگوی برگشتی صعودی است. ماروبوزو یک کندل مثبت با بدنه بزرگ و بدون سایه بالا و پایین، یا سایه‌های بسیار کوچک است. ایجاد این الگوی کندلی پس از یک روند نزولی می‌تواند احتمال برگشت قیمت را افزایش دهد. الگوی ماروبوزو سفید (White Marubozu) در یک روند نزولی نشان از کاهش قدرت فروشندگان و ورود خریداران است. حضور بدنه بزرگ در این کندل نشان‌دهنده فشار خرید در کندل فعلی است. این الگو نشان می‌دهد که خریداران برتری پیدا کرده‌اند و قیمت با قدرت به سمت بالا حرکت می‌کند. با این حال، برای تایید برگشت قیمت و استفاده موثر از الگوی ماروبوزو سفید، تحلیل کاملی از شرایط دیگر نمودار و شاخص‌های فنی دیگر نیز لازم است.

الگوی کندلی ماربوزو مشکی (Black Marubozu)

الگوی ماروبوزو مشکی یک الگوی کندل استیک برگشتی است که در انتهای یک روند صعودی ایجاد می‌شود. این الگو نزولی شامل یک بدنه بزرگ و منفی بدون سایه یا سایه‌های بسیار کوچک است. در یک روند صعودی، ظهور یک الگوی ماروبوزو مشکی احتمال کاهش قیمت را نشان می‌دهد. الگوی ماروبوزو مشکی (Black Marubozu) در یک روند صعودی که بیشتر کندل‌ها مثبت هستند، حضور یک کندل منفی با بدنه بزرگ که نشان از فشار فروش دارد، احتمال برگشت قیمت را افزایش می‌دهد. این الگو نشان می‌دهد که فروشندگان برتری پیدا کرده‌اند و قیمت با قدرت به سمت پایین حرکت می‌کند. برای تایید برگشت قیمت و استفاده موثر از الگوی ماروبوزو مشکی، تحلیل کاملی از شرایط دیگر نمودار و شاخص‌های فنی دیگر نیز لازم است.

الگو کندلی دوجی (Doji)

• الگوی کندلی دوجی (Doji) در واقع الگویی است که در آن قیمت باز و بسته‌شدن کندل بسیار نزدیک به هم قرار می‌گیرد و این موضوع نشان از عدم تصمیم‌گیری در بازار دارد. بر اساس شکل و نوع دوجی، می‌توان آن را به چندین دسته‌بندی مختلف تقسیم کرد. برخی از انواع معروف دوجی عبارتند از:
• دوجی عادی (Common Doji): این الگو رخ می‌دهد وقتی که تقاضا و عرضه در بازار برابر است. دوجی عادی نشان‌دهنده عدم تصمیم‌گیری است و معمولاً در نقاط تحولی مهم در بازار رخ می‌دهد.
• دوجی پا دراز (Long-Legged Doji): در این الگو، سایه‌های کندل بلند و بدنه کندل بسیار کوچک است. دوجی پا دراز نیز نماد عدم تصمیم‌گیری است و ممکن است به نقاط تحولی در بازار اشاره کند.
• دوجی سنگ قبر (Gravestone Doji): این الگو شامل قیمت باز و بسته‌شدن کندل بسیار نزدیک به هم و یک سایه بلند به سمت بالا است. دوجی سنگ قبر معمولاً در انتهای یک روند صعودی دیده می‌شود و ممکن است نشاندهنده تغییر جهت قیمت باشد.
• دوجی سنجاقک (Dragonfly Doji): این الگو در زمانی شکل می‌گیرد که قیمت باز و بسته‌شدن کندل بسیار نزدیک به هم باشد و یک سایه بلند در پایین کندل تشکیل شود. دوجی سنجاقک معمولاً در انتهای یک روند نزولی مشاهده می‌شود و ممکن است نشانگر تغییر جهت قیمت باشد.

در هر صورت، برای تفسیر درست الگوی دوجی و استفاده بهینه از آن، معمولاً نیاز به تحلیل سایر شرایط و شاخص‌های فنی بازار نیز وجود دارد. به یاد داشته باشید که الگوهای کندلی دوجی همگی نماد عدم تصمیم‌گیری هستند، بنابراین در هنگام بررسی آن‌ها به دقت و تجربه بیشتری نیاز دارید.

الگوی کندلی پیرسینگ (Piercing Pattern)

الگوی پیرسینگ (Piercing Pattern) یک الگوی برگشتی صعودی است که پس از یک روند نزولی شکل می‌گیرد و نشان‌دهنده برگشت قیمت به سمت بالا است. این الگو از دو کندل تشکیل شده است، که در آن کندل اول یک کندل منفی با بدنه بزرگ است و کندل دوم یک کندل مثبت است که پایین‌تر از کندل قبلی قرار می‌گیرد. به دلیل وجود گپ در این الگو، احتمال وجود آن در بازارهایی که مدتی بسته بوده‌اند، بیشتر است. کندل اول در الگوی پیرسینگ معمولاً ماروبوزو (Marubozu) است، که بدنه بزرگی دارد. در این الگو باید توجه داشت که کندل دوم باید بالاتر از نیمی از بدنه کندل اول بسته شود.

الگوی کندلی پیرسینگ بیشتر در نمودار سهام مشاهده می‌شود، زیرا بازار در تایم‌های مشخصی بسته است. به عنوان مثال، بازار در روز قبل از روز کندل پیرسینگ با یک کندل منفی بسته شده است و در روز بعد با قیمت کمتری نسبت به کندل قبلی باز شده است. رشد قیمت در کندل دوم نشان می‌دهد که قیمت به‌طور مناسبی تنظیم شده است و خریداران وارد بازار می‌شوند. الگوی کندلی پیرسینگ بیشتر در تایم‌فریم روزانه قابل مشاهده و استفاده است.

الگوی کندلی ابر سیاه پوششی (Dark Cloud Cover)

الگوی ابر سیاه پوششی (Dark Cloud Cover) یک الگوی برگشتی نزولی است که در انتهای یک روند صعودی شکل می‌گیرد. این الگو به شکل پیرسینگ شبیه است، با این تفاوت که در انتهای یک روند صعودی دیده می‌شود. در تصویر زیر، این الگو کندلی قابل مشاهده است. الگوی ابر سیاه پوششی (Dark Cloud Cover) تفسیر می‌شود. همانطور که در تصویر مشاهده می‌شود، این الگوی کندل ابر سیاه پوششی دارای یک گپ قیمتی بین دو کندل مثبت و منفی است. این بدان معناست که در کندل دوم، خریداران بازار را با قیمت بالاتری باز کرده‌اند؛ اما توانایی رشد بیشتر قیمت را ندارند و در حال حاضر فروشندگان وارد بازار شده‌اند. این موضوع ممکن است احتمال کاهش قیمت را در یک روند صعودی افزایش دهد. باید توجه داشت که الگوی ابر سیاه پوششی مانند الگوی پیرسینگ بیشتر در تایم فریم روزانه قابل مشاهده و استفاده است.

الگو کندلی انگالفینگ صعودی (Bullish Engulfing)

الگوی کندلی انگلفینگ صعودی (Bullish Engulfing) یک الگوی برگشتی صعودی است که در پایان یک روند نزولی تشکیل می‌شود و احتمال رشد قیمت را افزایش می‌دهد. در این الگو، ابتدا یک کندل نزولی و سپس یک کندل صعودی تشکیل می‌شود که تمام کندل اول را در بر می‌گیرد. تصویر زیر نمایشگر این الگو کندلی است. باید توجه داشت که این الگو مانند الگوی پیرسینگ است، با این تفاوت که در الگوی انگلفینگ صعودی، کندل دوم تمام کندل اول را در بر می‌گیرد. همچنین، در انگلفینگ صعودی همانند دو الگوی قبل، کندل دوم با گپ قیمتی باز می‌شود. با وجود باز شدن کندل دوم با قیمت پایین‌تر، حضور تقاضا باعث پرکردن گپ قیمت در کندل قبلی می‌شود. این دو مورد نشان از ورود خریداران و افزایش تقاضا در بازار دارد.

الگو انگالفینک نزولی (Bearish Engulfing)

الگوی کندلی انگلفینگ نزولی (Bearish Engulfing) یک الگوی برگشتی نزولی است که در انتهای یک روند صعودی تشکیل می‌شود و احتمال برگشت قیمت را افزایش می‌دهد. در این الگو، ابتدا یک کندل صعودی و سپس یک کندل نزولی تشکیل می‌شود که تمام کندل اول را در بر می‌گیرد. تصویر زیر نمایشگر این الگو کندلی است. تفسیر الگوی کندلی انگلفینگ نزولی (Bearish Engulfing): در یک روند صعودی، قدرت خریداران بیشتر از فروشندگان است و بازار پس از یک کندل صعودی با گپ قیمتی بالاتر از کندل قبلی باز می‌شود. اما در کندل دوم، فروشندگان توانسته‌اند بر خریداران غلبه کنند و قیمت را به سمت پایین ببرند. این موضوع نشان از ورود فروشندگان به بازار و کاهش قدرت خریداران است. این موضوع می‌تواند باعث کاهش قیمت شود.

الگوی مورنینگ استار (Morning Star)

الگوی کندلی مورنینگ استار (Morning Star) یک الگوی برگشتی صعودی است که در انتهای یک روند نزولی تشکیل می‌شود. این الگو شامل سه کندل است: کندل اول یک کندل نزولی، کندل دوم یک دوجی با بدنه مثبت یا منفی و کندل سوم یک کندل صعودی است. بدنه کندل دوجی باید خارج از بدنه دو کندل دیگر قرار گیرد. در این الگو، بازار در حال نزول است و قدرت فروشندگان بیشتر از خریداران است. اما در این موقعیت، برخی خریداران وارد بازار می‌شوند زیرا احتمال وجود تغییر در روند بازار را می‌بینند. ورود خریداران باعث ایجاد یک کندل دوجی می‌شود که نشان از عدم قطعیت در بازار است. سپس، با ایجاد یک کندل صعودی قوی، قدرت خریداران تأیید می‌شود و احتمال برگشت قیمت را به همراه دارد.

الگو کندلی ایونینگ استار (Evening Star)

الگوی کندلی ایونینگ استار (Evening Star) یک الگوی برگشتی نزولی است که می‌توان آن را به عنوان معکوس مورنینگ استار در نظر گرفت. این الگو در انتهای یک روند صعودی شکل می‌گیرد. ایونینگ استار شامل سه کندل است: یک کندل صعودی، یک کندل دوجی و یک کندل نزولی. همانند مورنینگ استار، بدنه کندل دوجی باید خارج از بدنه دو کندل دیگر قرار گیرد. تفسیر الگوی کندلی ایونینگ استار (Evening Star): در این الگو، بازار در حال صعود است و قدرت خریداران بیشتر از فروشندگان است. اما در این موقعیت، با ورود فروشندگان، یک کندل دوجی شکل می‌گیرد که نشان از عدم قطعیت در بازار است. سپس با ایجاد یک کندل نزولی، قدرت فروشندگان تأیید می‌شود و احتمال برگشت قیمت به سمت پایین را به همراه دارد.

الگوی کندلی سه سرباز سفید (Three White Soldiers)

الگوی کندلی سه سرباز سفید (Three White Soldiers) یک الگوی برگشتی صعودی است که در انتهای یک روند نزولی تشکیل می‌شود. در این الگو، سه کندل با بدنه‌های مثبت و سایه‌های کوچک قرار دارند. علاوه بر این، قیمت باز شدن کندل دوم و سوم در داخل بدنه کندل قبلی قرار می‌گیرد و قیمت بسته شدن این دو کندل خارج از بدنه کندل قبلی قرار می‌گیرد. تفسیر الگوی کندلی سه سرباز سفید (Three White Soldiers): حضور سه کندل با بدنه‌های مثبت و سایه‌های کوچک در یک روند صعودی نشان از ورود خریداران به بازار و افزایش تقاضا است. این موضوع می‌تواند احتمال برگشت قیمت به سمت بالا را افزایش دهد. با ظهور این الگو، قدرت خریداران تأیید می‌شود و احتمال تغییر روند به سمت صعودی بیشتر می‌شود.

الگوی کندلی سه کلاغ سیاه (Three Black Crows)

الگوی کندلی سه کلاغ سیاه (Three Black Crows) یک الگوی برگشتی نزولی است که در انتهای یک روند صعودی ایجاد می‌شود. در این الگو، سه کندل نزولی پر قدرت قرار دارند و نشان از کاهش قدرت خریداران و افزایش فشار فروش است. تلاش خریداران برای ایجاد صعود قیمت در کندل دوم و سوم با قدرت فروشندگان مواجه می‌شود و قیمت به سمت پایین حرکت می‌کند. قیمت باز شدن کندل دوم و سوم در بدنه کندل قبلی (گپ قیمت) قرار می‌گیرد و قیمت بسته شدن این دو کندل خارج از بدنه کندل قبلی و در حداکثر نقطه نزولی قرار می‌گیرد.

تفسیر الگوی کندلی سه کلاغ سیاه (Three Black Crows): وجود سه کندل نزولی پر قدرت در یک روند صعودی نشان از کاهش قدرت خریداران و افزایش فشار فروش است. این موضوع می‌تواند احتمال نزولی شدن بازار را افزایش دهد. باز شدن کندل دوم و سوم در بدنه کندل قبلی (گپ قیمت) نشان از تلاش خریداران برای ایجاد صعود قیمت است، اما به دلیل قدرت زیاد فروشندگان، قیمت به سمت پایین حرکت می‌کند و قیمت بسته شدن این دو کندل خارج از بدنه کندل قبلی و در حداکثر نقطه نزولی قرار می‌گیرد.

 

نتیجه گیری

پرکاربردترین الگوهای کندلی یا بهترین الگو کندلی، مجموعه ای از الگوهای گرافیکی هستند که در تحلیل نمودارهای کندلی استفاده می‌شوند. این الگوها معمولاً بر اساس ترکیبی از قیمت باز، بسته، بالاترین و پایین‌ترین قیمت در یک بازه زمانی خاص تشکیل می‌شوند. با استفاده از این الگوها، می‌توان الگوهایی مشترک و معکوس را در نمودارهای قیمت شناسایی کرد و تحلیل‌های فنی انجام داد. یکی از نتیجه‌گیری‌های جذاب در مورد پرکاربردترین الگوهای کندلی این است که با توجه به تنوع و تعدد الگوهای موجود، هیچ الگوی کندلی خاصی نمی‌تواند تمام تغییرات بازار را پوشش دهد. بنابراین، استفاده از الگوهای کندلی به تنهایی به تحلیل بازار کافی نیست، بلکه باید با عوامل دیگری نظیر حجم معاملات، اخبار و شاخص‌های فنی دیگر همراه شود.

به علاوه، لازم به ذکر است که الگوهای کندلی تنها نشان دهنده تاریخچه قیمت هستند و نمی‌توانند درباره آینده بازار پیش‌بینی دقیقی ارائه دهند. برای تحلیل بازار به‌طور کامل، باید از روش‌ها و ابزارهای دیگری نیز استفاده کرد و تحلیلی جامع و چند جانبه داشت. بنابراین، در نتیجه‌گیری می‌توان گفت که استفاده از الگوهای کندلی در تحلیل نمودارهای قیمت مفید است، اما نباید فقط به آنها تکیه کرد و باید با سایر ابزارها و متغیرهای بازار همراه شد.