خوب حالا که آگهیهای خوب را پیدا کردید و با در نظر گرفتن فاکتورها، طرز نوشتن آگهیهای خوب را یاد گرفتید، آگهیهای بد را روی یک صفحه کاغذ نوشته و شروع به اصلاح آنها بکنید. ببینید چگونه میتوانید آنها را تبدیل به آگهیهای خوب بکنید. بعد از اصلاح آنها میتوانید نوشته خود را در قالب یک فایل به ایمیل نویسنده آن بفرستید. منتظر باشید و ببینید چگونه آگهیهای اصلاح شده توسط شما شروع به جمعآوری بازدید کننده بیشتر میکنند و از اینکه توانستهاید به هموطن خود در نوشتن آگهی خوب کمک کنید، لذت ببرید. اشکالات آگهیهای بد را به صورت خلاصه در پائین آگهی بنویسید. تیتر یا عکس آگهی جالب توجه نیست. پاراگراف اول قادر نیست خواننده را ترغیب به خواندن ادامه آن بکند. متن آگهی قادر به بیدار کردن حس نیاز خفته نیست. پاراگراف آخر قادر به القاء عمل نیست.
نوشتن پاراگراف آخر
در نوشتن پاراگراف آخر (القاء کننده عمل) باید در نظر داشته باشید که این پاراگراف متنی شبیه به تلگراف دارد. مثلا: میخواهیم یک تلگراف به دوست خود بنویسم و به او بگوییم: من فردا ?? اردیبهشت ?? ساعت ? صبح به فرودگاه مهرآباد میرسم. مرا در فرودگاه ملاقات کن، دوستدار تو بازاریاب. حالا این متن را میخواهیم طوری بنویسیم که با کمترین کلمه منظور خود را برسانیم: مرا فردا ??/? ساعت ? صبح در فرودگاه مهرآباد ببین. دوستت بازاریاب.
حالا فرض کنیم، یک سایت فروش سیدی داریم. میخواهیم در پاراگراف آخر آگهی این سایت بنویسیم: بمناسبت افتتاح سایت، تعداد محدودی از سیدیهای این سایت با تخفیف بیست درصد فروخته خواهد شد، قبل از اتمام این تعداد، اقدام به خرید کرده و از تخفیف آن برخوردار شوید.
حالا باید این متن را تبدیل به متن تلگرافی کنیم: تخفیف افتتاحیه! تعداد محدود! امروز سفارش دهید و از حراجی ??% استفاده کنید!
توجه دارید که پاراگراف آخر (غیرتلگرافی) القاء حرکت را در متن خود مستتر دارد. هنگام نوشتن آگهی همیشه پاراگراف آخر را به این صورت و به تفصیل بنویسید و سپس اقدام به تبدیل آن به صورت تلگرافی بکنید. هنگام تبدیل به صورت تلگرافی در نظر داشته باشید که تبدیل این پاراگراف باید زرگرانه باشد و شما نباید طوری آن را تغییر دهید که القاء حرکت در این پاراگراف از بین برود. تجربه ثابت کرده است که ارائه خدمات محدود بهتر از ارائه خدمات بلند مدت است. خدمات محدود همیشه القاء کننده حرکت هستند. ولی اعمال محدودیت باید در بازه زمانی مناسب باشد. مثلا ارائه خدمات یک روزه در اینترنت اصلا جالب نیست. خیلیها نخواهند توانست از این خدمات استفاده کنند. تعیین محدودیت، یکی از تاکتیکهای مهم بازاریابی است و تجربه شما را پختهتر خواهد کرد. حالا دوباره به چند سایت تبلیغاتی سر بزنید. چند آگهی را انتخاب و پاراگراف آخر آنها را ارزیابی کنید. آگهیهای خوب زیادی با پاراگراف آخر خوب به زبان فارسی نخواهید یافت. آنها را روی یک صفحه بنویسید و شروع به تمرین کنید. آنها را اصلاح کنید و بر تجربه خود بیافزایید. برای حرفهای شدن در نوشتن پاراگراف آخر، تماشای تبلیغات تلویزیونی بهترین منبع شماست و در تبلیغات تلویزیونی بهترین منابع برای استفاده، کانالهای تلویزیونی ترکیه هستند. تبلیغات کانالهای دیگر کشورها و کشور ما نیز کمتر از تبلیغات ترکیه نیست، ولی قدرتمندترین ترکیبهای القاء کننده حرکت در تبلیغات ترکیه یافت و مورد استفاده قرار میگیرند. وقتی میخواهید در یکی از شرکتهای ترکیه به عنوان یک بازاریاب استخدام شوید، مدیران شرکت در ابتدا از شما سابقه کار یا مدارک دانشگاهی را سوال نمیکنند. از شما میپرسند: میخواهیم یک آگهی تلویزیونی برای فروش فلان محصول بدهیم، یک متن چهار سطری در این مورد بنویس! اگر در متن نوشته شما القاء حرکت با یک ترکیب جدید از جملات احساس شود حتما شما را استخدام خواهند کرد، ولو اینکه مدرک دانشگاهی هم نداشته باشید. القاء حرکت مهمترین فاکتور در نوشتن آگهی است.
با همه این تفاسیر اگر آگهی شما عکس یا تیتر مناسب نداشته باشد. قادر به نمایاندن قدرت شما در پاراگراف آخر نخواهد بود. پس اجازه بدهید فاکتور اول یا همان جلب توجه را به تفصیل برایتان شرح دهم.
چگونه در آگهی از عکس و تیتر جالب توجه استفاده کنیم
در نوشتن تیتر آگهی و استفاده از عکس شما باید توجه داشته باشید که فقط پنج ثانیه زمان برای جلب توجه مشتری هدفمند خود دارید. میگویم هدفمند چون اگر عکس آگهی شما نظر شخص دیگری را که اصلا علاقهای به محصول شما ندارد، جلب کند، عکس خوبی نخواهد بود. اکثر آماتورهای بازاریابی، از عکس خانمها برای جلب توجه استفاده میکنند و بعد شروع به نالیدن در مورد عدم موفقیت آگهی خود میکنند. در استفاده از عکس دو فاکتور مهم وجود دارد:
? ـ عکس باید تا حد ممکن ساده باشد.
? ـ عکس باید در ارتباط با علایق مشتری بالقوه شما باشد.
بعضیها اکثرا از عکس محصولات خود برای عکس آگهی استفاده میکنند، که این نیز از اشتباهات دنیای بازاریابی است. برای آگهی یک دستگاه چاپ، چه چیز بهتر از عکسی که چهار رنگ اصلی چاپ را نشان میدهد؟ برای آگهی محصولات آرایشی، چه چیز بهتر از عکس یک چشم آرایش شده است؟ عکس پالت آرایش بیشتر توجه علاقمندان نقاشی را جلب میکند تا خانمها! برای آگهی یک نرمکننده مو، عکس یک خانم با موهای بلند و از پشت سر بهتر از عکس همان خانم از نیمرخ یا روبرو است. عکس باید بدون پرداختن به حاشیه، منظور ما را برساند. خودتان را جای مشتری بالقوه بگذارید و به عکس انتخابی نگاه کنید. آیا عکس به حد کافی رسا است؟ آیا عکس با علایق مشتری بالقوه شما در ارتباط است؟ اگر پاسخ شما به این دو سوال مثبت است، پس میتوانید از آن عکس در آگهی استفاده کنید.
در نوشتن تیتر تا جای ممکن از حداقل کلمات استفاده کنید. اگر میتوانید، از تیترهای سوالی استفاده کنید. ولی توجه داشته باشید که استفاده از تیترهای سوالی، در صورتی موفقیتآمیز است که جواب سوال بلی یا خیر نباشد. به بعضی از تیترهای سوالی میتوان جواب بلی یا خیر داد ولی دادن جواب بلی یا خیر مستلزم تلاش زیاد یا مبارزهای سرسختانه است. این تیترها نیز جزء تیترهای خوب هستند.
تیترهای تضمینی توجه تعداد زیادی از افراد را جلب میکنند: آیا میخواهید در ?? ماه موهای خود را دوباره بدست آورید؟ این تیتر تضمین میکند که شما با انجام دادن بعضی کارها و استفاده از بعضی محصولات، قادر خواهید بود تا موهای ریخته خود را دوباره بدست آورید. توجه داشته باشید که این ضمانت نباید ?? ماه باشد چون دوازده ماه را باید یکسال بنویسید و یکسال، کمتر از دوازده ماه قابل احساس است. اگر واقعا محصول شما در ?? ماه نتیجه خواهد داد، یک ماه هم به آن اضافه کنید و آن را ?? ماه بنویسید. برای القاء حس نزدیکی و نشان دادن آشنایی با فرهنگ مردم، میتوانید تیتر را به صورت ? + ?? ماه بنویسید. این طوری هم ?? ماه را در تیتر اشاره میکنید و هم نشان میدهید که شما نیز مثل خواننده، عدد ?? را عدد نحس میدانید و آن را به این شکل نشان میدهید. استفاده از اعداد در تیتر آگهی تاثیر خوبی در خواننده دارد و دقت شما را نیز نشان میدهد. در قسمتهای بعدی این مقاله این نکات را بیشتر و بیشتر بررسی خواهیم کرد.
تیترهای هشدار نیز از لحاظ جلب توجه، تیترهای خوبی هستند. آیا شما نیز در نوشتن آگهی این اشتباهات را انجام میدهید؟ این تیتر به خواننده القاء میکند که در متن آگهی، اشتباهاتی ذکر شده است که اکثر نویسندگان آگهی مرتکب آن میشوند. توجه دارید که تیترهای خوب، در عین حال که توجه مشتری بالقوه را جلب میکند، ما را از نوشتن پاراگراف (ترغیب کننده) نیز بینیاز میکند. این تیتر چنان هشدار دهنده است که بازدیدکننده حتی در ضیق وقت نیز متن را تا آخر مطالعه خواهد کرد! تیترهای خوب اغلب خواننده را دعوت به یک جور مبارزه میکند. در نوشتن تیتر حتما از کلمات شما، جدید و چگونه استفاده کنید. این سه کلمه تاثیری شگرف در خواننده دارند. انسانها اغلب دنبال راهی هستند تا زندگی خود را بهبود ببخشند. شما وقتی خود را ملزم به استفاده از کلمه “شما” میکنید، خود را در شرایطی قرار میدهید که مجبور هستید، راهی برای بهبود زندگی خواننده نشان دهید. همیشه لازم نیست از این کلمات به صورت آشکار استفاده کنید. میتوانید تیتر را طوری بنویسید که این کلمات در متن تیتر مستتر باشند. در تیتر اول فعل “میخواهید” اشارهای مستتر به کلمه “شما” دارد. با کمی دقت در همان تیتر متوجه میشویم که این تیتر اشاره به محصولی “جدید” دارد. با کمی توجه بیشتر متوجه میشویم که متن این آگهی ارتباطی با “آرزوهای” مشتری بالقوه دارد. با کمی توجه بیشتر متوجه میشویم که متن این آگهی میخواهد “چگونگی” رسیدن به آرزو را نشان دهد. همیشه چنین تیترهائی بنویسید. در نوشتن آگهی از کلمات من و ما استفاده نکنید “ما بهترین محصول را تولید کردهایم” یک تیتر بسیار بد است و میتواند آبروی تولید کننده محصول را ببرد. در نوشتن آگهی از بزرگنمائی بپرهیزید. اگر محصول شما در شش ماه مشکلی را حل میکند، ادعا نکنید که افرادی در سه ماه به خواسته خود رسیدهاند. بازاریاب صداقت خود باشید! هیچ وقت یک آگهی را در یک بار و در زمانی کم ننویسید. چندین بار آگهی را خواننده و پاک نویس کنید. میزان زمانی که شما صرف نوشتن یک آگهی میکنید، ارتباط با کیفیت و موفقیت آن دارد. شما که نمیخواهید یک آگهی بیکیفیت بنویسید. در یک پروژه نام گذاری یک کتاب حدود بیست و سه روز بدون وقفه چندین بازاریاب مشغول مطالعه کتاب و بازی با کلمات برای یافتن بهترین ترکیب نام کتاب بودند! زمان بزرگترین سرمایه یک بازاریاب است. سرمایه زیاد نیز سود زیادی به همراه دارد، تا حد معقول سرمایه خود را افزایش دهید.
تیترهای روانی: تمایلات روانی مشتریان بالقوه را در تیتر آگهی هدف قرار دهید. مثلا همه ما دوست داریم، طوری باشیم که حس حسادت و
غبطه دوستانمان را برانگیزیم. از این تمایل در نوشتن تیتر استفاده کنید. مثلا: آیا میخواهید طوری انگلیسی صحبت کنید که حتی معلم زبانتان نیز حسادتتان را بکند؟ یک تیتر خوب برای فروش سیدی آموزش زبان یا تبلیغات یک آموزشگاه زبان. البته اگر سایت تبلیغاتی، محدودیت حروف را، در نوشتن تیتر اعمال کرده است، میتوانید این تیتر را با تفکر، تلگرافی نوشتن کوتاه و جذابتر بکنید. مثلا: انگلیسی صحبت کنید و حسادت معلم زبانتان را برانگیزید! اگر محدودیت باز هم بیشتر از این بود: در مکالمه زبان بهتر از معلم زبان خود باشید! به خاطر محدودیت زیاد ما در این تیتر حس حسادت برانگیزی را مستتر کردیم.
تیترهای کلمات مصطلح: در نوشتن تیتر خلاقیت خود را به کار بگیرید و ترکیبها و اصطلاحات جدیدی را به کار بگیرید. میتوانید از اصطلاحاتی استفاده کنید که مردم در مکالمات روزمره استفاده میکنند اما در متون نوشتاری چنین کلماتی یافت نمیشوند. مثلا: آیا در حال تبدیل شدن به یک فرد شکمگنده هستید؟ یک تیتر خوب برای تبلیغ محصولات کوچک کننده شکم. این تیتر در عین حال که یک تیتر هشدار است، اصطلاح شکمگنده را نیز که در مکالمات مردم وجود دارد، در خود دارد. استفاده از کلمات مکالمات روزمره، حس نزدیکی خواننده با نویسنده را القاء میکند. این اصطلاح به خواننده القاء میکند که شما دقیقا متوجه درد او شدهاید و خیلی صمیمانه میخواهید در مورد خواستههای او صحبت بکنید.
درست است که قول داده بودم مقالات را به صورت کوتاه بنویسم. ولی همیشه در نوشتن مقاله، جنبه عملی را در نظر داشتهام. امروز خواستم لااقل نوشتن پاراگراف آخر و تیتر را به صورت کامل برایتان شرح دهم. ولی هر چقدر تلاش کردم، نتوانستم کوتاهتر از این بنویسم. این مقاله را در حالی به اتمام میرسانم که دوست داشتم چند سطری بیشتر از این، در نوشتن تیتر قلم فرسائی کنم. قسمت بعدی را باز هم با پاراگرافهائی در مورد نوشتن تیتر ادامه خواهم داد. موفق و سربلند باشید.
منبع : marketingmasters.blogfa.com