بسیاری میپرسند کسی که میخواهد کسب و کاری به راه بیندازد باید چه خصوصیات و ویژگیهای شخصیتی داشته باشد؟
پاسخ به این سوال به راحتی پیدا نمیشود و اصلاو به واقع نمیتوان پاسخ شسته رفته و مطلق را جستجو کرد. خصوصیات شخصیتی یک کارآفرین،بسته به این که چه کسی دارد حرف میزند، یا مثبت است یا منفی . برای آنهایی که میخواهند همه چیز راحت و آماده برایشان فراهم شود، احتمالا نظر خوبی به یک کارآفرین ندارند. وقتی که آنها میبینند خانواده یک کارآفرین در دوران تلاش و کوشش مثلا پدر خانواده در عرصه کارآفرینی و بازاریابی، چندان راحت و مرفه زندگی نمیکنند، با خودشان میگویند که این شخص خودخواه بوده به فکر هیچکس نیست .
اما سیاستمداری که از این کسب و کارهای کوچک سود میبرد به گونه دیگری این اشخاص را وصف میکند. به عقیده او اینان افرادی شجاع، خلاق و مستعد هستند که میخواهند در این اوضاع نابهسامان اقتصادی از هیچ شروع کنند و نه تنها خودشان سود کرده کسب و کارشان را رونق دهند، بلکه فرصتهای شغلی هم خلق کنند .
بیشتر مردم باور دارند که کارآفرینان بدون ترس ریسک میکنند. ولی بیشتر کارآفرینان عقیدهای مخالف این دارند. معمولا با خود میگویند: ایده من بینقص است و کسب و کار من هرگز با خطر و ریسکی مواجه نمیشود. در واقع شاید بهتر باشد که بگوییم کارآفرینان سعی می کنند چیزی را باور کنند که میدانندهمیشه یا اصلا واقعیت ندارد. به عبارتی توانایی این کار را دارند و این گفته دقیقتر از آنست که بگوییم این کارآفرینان بهتر میتوانند با ریسک ها کنار بیایند یا این که شجاعت این کار را دارند .
باید اعتراف کنم من هم که دارم این حرفها را میزنم نیز این ویژگی را دارم. حتی زمانی که تازه ایده کارآفرینی به ذهنم خطور کرده بود و طرح و ایدههایم را هم ننوشته بودم، باور داشتم که کارم بیعیب و نقص خواهد بود و ایدهام معرکه است! ومتاسفانه تنها وقتی که پول کم میآورید و در اصل به دردسر مشکلات مالی میافتید، چشمهایتان به درستی واقعیت جهان اطراف را خواهند دید. حالا اینجاست که میتوان کارآفرین واقعی را از آنهایی که کارها را سرسری گرفتهاند و تنها خیالبافی کردهاند، بازشناخت. یک کارآفرین واقعی راهکارها و استراتژیهایش را تغییر میدهد و با انعطافپذیری و قبول تغییر شرایط قبلی، ایدهها و لوازم تازهای را به کار میگیرد تا کسب و کارش را حفظ کرده ارتقا دهد. اگر این کسب و کار سیر و روند پیشرفت را پیش گیرد، به این دلیل است که صاحب آن در آن دوران آشفته و بحرانزده تغییرات را پذیرفته و با راهکارهایی مناسب خود را با این تغییر و تحولات سازگار کرده است. اگر که این کسب و کار از شرایط دشوار سالم بیرون آمد و رو به توسعه و بهبود رفت، عالی و خوشحالکننده است . ولی اگر شکست خورد،یک کارآفرین حقیقی از پا نمینشیند. اندکی استراحت میکند و سپس با یک ایده جدید و بهتر باز میگردد. همانطور که گفتم نظرات وعقاید گوناگونی درباره مفهوم کارآفرینی، کارآفرینان و ویژگیهای آنان وجود دارد که بسیاری مبهم هستند و تعداد بیشتری به کلی اشتباه. در زیر چند تا از آنها را آوردهایم: ۱- آگاهی از علم و دانش مدیریت برای شروع یک کسب و کار و کارآفرینی ضروریست .
اصلا این طور نیست! اکثر افرادی که دانشآموخته علوم مدیریتی هستند،کارآفرینان ناموفقی از آب در میآیند. مدیریت یعنی این که هنگام انجام یک کار ثابت و مرسوم که بارها و بارها امتحانش را پس داده، از قوانین و روندهای ثابتی اطاعت کنید و این همان چیزیست که کارآفرینان با آن میانه خوبی ندارند. اکثریت آنها بر پایه ایدهای جدید کار میکنند و به خاطر این به کارآفرینی روی آورده اند که از دست مدیرشان خلاص شوند . اما هدف اول و آخر کارآفرینها این است که مدیر شوند و این همان علتی است که در مقطعی از فعالیت آنها باعث سقوط کسب و کارشان میشود و آن هنگامی است که کسب و کار رونق گرفته توسعه مییابد و به یک مدیریت حرفه ای نیاز پیدا میکند .
۲- یک کارآفرین باید بتواند دیدگاهی درست و متعادل و واقعگرایانه از گزینهها و فرصتهای پیش رویش کسب کند .
بله این درست است، اما این دیدگاه و بینش از همان اول کار به دست نمیآید. باید وارد جریان کار بشوید و سرمایه و پولتان را به کار بیندازید تا این واقعیات را دریابید. البته این ورود به پروسه کارآفرینی هم شرط دارد و بدون یک
طرح سرمایهگذاری کسب و کار تازهتان محکوم به فناست. طرحی که با آن شروع میکنید، باید بارها و بارها مرور شده باشد، دربارهاش فکر و مشورت کرده باشید و در یک کلام، بیگدار به آب نزنید .
۳- گفته شده که ۹۰ درصد کسب و کارهای جدید و نوپا موفق نخواهند شد .
این یکی دیگر خندهدارترین این باورهاست. آمار نشان داده که نزدیک به ۵۰ درصد کسب و کارهای کوچک میتوانند حداقل تا پنج سال بعد از شروع کارشان، همچنان ادامه دهند و این رقم برای کسب و کارهای آنلاین و خانگی بسیار بالاتر است .
مترجم: آذین صحابی