راهنمای پیشرفته گروه‌بندی کلیدواژه‌ها

برای افزایش ترافیک ارگانیک، محتوای شما باید واقعیت آنچه کاربران به دنبال آن هستند را منعکس کند. برنامه‌ریزی برای محتوا، تولید محتوا و انتخاب کلیدواژه و سئو باید با بازار همسو باشد. این روش، از بهترین راه‌های افزایش ترافیک ارگانیک سایت شما است.

اگر هدفتان افزایش ترافیک ارگانیک وبسایت است باید به سئو بر اساس « تناسب محصول/بازار» نگاه کنید. تحقیق درباره کلیدواژه را “بازار” (آن چیزی که کاربران واقعا جستجو می‌کنند) و محتوا را “محصول” (آنچه کاربران مصرف می‌کنند) در نظر بگیرید. “تناسب”بین این دو حکم سئوی سایت را دارد.

برای افزایش ترافیک ارگانیک، محتوای شما باید واقعیت آنچه کاربران به دنبال آن هستند را منعکس کند. برنامه‌ریزی برای محتوا، تولید محتوا و انتخاب کلیدواژه و سئو باید با بازار همسو باشد. این روش، از بهترین راه‌های افزایش ترافیک ارگانیک سایت شما است.

چرا به دسته‌ بندی کلیدواژه‌ها فکر نمی‌کنید ؟

یک صفحه وب می‌تواند برای کلیدواژه‌های مختلف رتبه کسب کند. پس چرا ما خیلی روی برنامه‌ریزی و بهینه‌سازی محتوایی تمرکز نمی‌کنیم که ده‌ها کلیدواژه‌ی مشابه و مرتبط دارد؟

چرا وقتی محتوا می‌نویسید، روی یک کلید واژه هدف‌گذاری می‌کنید وقتی می‌توانید روی ۲۰ کلیدواژه تمرکز کنید؟

تاثیر دسته‌بندی کلیدواژه در به دست آوردن ترافیک ارگانیک بیشتر نه تنها دست کم بلکه تا حد زیادی نادیده گرفته شده است. در این مقاله، فرایند اختصاصی برای گروه‌بندی کلیدواژه را با شما به اشتراک می‌گذاریم. در پایان مقاله، نه‌تنها می‌توانید این کار را خودتان به تنهایی انجام دهید بلکه می‌توانید تعداد کلیدواژه‌هایی که محتوای شما می‌تواند به خاطر آن‌ها رتبه کسب کند را به حداکثر برسانید.شما باید بدانید که اگر تنها  روی یک کلیدواژه تمرکز کنید سخت در اشتباهید چرا که ۹۰ درصد فرصت کسب ترافیک ارگانیک بیشتر را از دست می‌دهید .

در زیر، یک نمونه از تمام کلیدواژه‌هایی که یک محتوا می‌تواند داشته باشد را می‌بینید.

در ادامه کمی دقیق‌تر این موضوع را بررسی می‌کنیم.

بخش ۱: جمع‌آوری کلید واژه

قبل از اینکه دسته‌بندی کلیدواژه ‌ها به گروه‌های مختلف را شروع کنیم به مجموعه داده‌ای از کلیدواژه‌ها نیاز داریم چرا که از طریق آن‌ها کلیدواژه‌ها را دسته‌بندی می‌کنیم.

در واقع، کاری که باید در مرحله اولیه انجام دهید این است که هر کلیدواژه ممکن را پیدا کنید. در روند انجام این کار، ممکن است گاهی اوقات کلیدواژه‌های بی‌ربط زیادی را پیدا کنید. با این حال، بهتر است که کلیدواژه‌های دنباله‌دار مرتبط داشته باشید (و توانایی جدا کردن آن‌ها از کلیدواژه‌های  بی‌ربط را داشته باشید) تا اینکه تنها روی مجموعه محدودی از کلیدواژه‌ها تمرکز کنید.

گفته می‌شود که برای هر پروژه محتوا، می‌توان  ۱۰۰۰ تا ۶۰۰۰ کلیدواژه را می‌توان گردآوری کرد. اما در حقیقت می‌توان گفت که  گاهی ‌اوقات بیش از ۱۰۰۰۰ کلید واژه  می‌توان یافت و گاهی اوقات کمتر از ۱.۰۰۰ کلمه می‌توان پیدا کرد.

توصیه می‌شود که برای گردآوری کلیدواژه‌هایتان از حداقل ۸ تا ۱۲ منبع مختلف استفاده کنید. این منابع عبارتند از:

  1. رقبای خود
  2. ابزارهای داده مثل Moz، Ahrefs، SEMrush، AnswerThePublic و غیره
  3. داده‌های موجود شما در کنسول جستجوی گوگل و گوگل آنالیتیکس
  4. فکر کردن به ایده‌های خود و بررسی آن‌ها
  5. استفاده کردن از ترکیب‌های مختلف کلیدواژه‌ها
  6. استفاده از ابزارهای پیشنهاد خودکار کلیدواژه و انجام جستجوهای مرتبط با کلیدواژه از طریق گوگل

هیچگونه کمبود منبعی برای جمع‌آوری کلیدواژه وجود ندارد و امروزه، ابزارهای تحقیق درباره کلیدواژه بسیار بیشتری نسبت به قبل وجود دارد. هدفی که  باید به خاطر بسپارید  این است که از تحقیقات و ابزارهای بسیار گسترده به حدی استفاده کنید که در آینده مجبور نشوید برگردید و “کلیدواژه‌های بیشتری پیدا کنید مگر آن که  روی یک موضوع جدید کار شود.

پیش‌درآمد این مقاله، راه جمع‌آوری عمیق و دقیق کلیدواژه را به شما فرا می‌دهد. در حال حاضر، فرض کنید که شما چند ساعتی از وقت خود را صرف جمع آوری یک لیست طولانی از کلید واژه‌ها کرده، کلید واژه‌های تکراری را حذف کرده و داده‌های نیمه‌معتبری را از طریق جستجو بدست آورده‌اید.

بخش ۲: تحلیل واژه

اکنون که فهرستی بیش از ۱۰۰۰ کلیدواژه  دارید بیایید آن را به چیزی مفید تبدیل کنید

بهتر است با تحلیل واژه شروع کنید. اما تحلیل واژه به چه معنا است؟

هر کلیدواژه به واژگان سازنده آن تقسیم می‌شود که کلیدواژه را تشکیل می‌دهد. بنابراین شما می‌توانید بفهمید کدام واژه‌ها بیشتر به هم مرتبط هستند.

به عنوان مثال، کلید واژه‌ی “Best Natural protein powder” از ۴ کلیدواژه تشکلیل شده است: best، natural، protein و powder. وقتی که همه کلیدواژه‌ها به بخش‌های جزئی تقسیم شوند ما به راحتی می‌توانیم بفهمم کدام واژه‌ها در مجموعه داده ما بیشتر تکرار می‌شوند.

در اینجا، نمونه ‌ای از سه کلیدواژه‌ را می‌بینید:

best natural protein powder

most powerful natural anti inflammatory

how to make natural deodorant

اگر دقیق‌تر نگاه  کنیید متوجه می‌شوید که واژه ” natural” در هر سه این کلیدواژه‌ها وجود دارد. اگر این واژه به وفور در سراسر لیست کلیدواژه تکرار شود هنگام شروع دسته‌بندی کلیدواژه‌ها یک واژه بسیار مهم خواهد بود. شما باید شمارشگر فراوانی واژه داشته باشید تا این اطلاعات را بدست آورید که واژه زیاد تکرار شده است یا نه. یک ابزار رایگان  اصلی برای این کار Word Frequency Counter است که بسیار عالی و کاربردی است.

فهرست واژگان تکراری را در صفحه کپی پیست کنید. شما می‌توانید حروف اضافه و عباراتی مانند is، for و to را حذف کنید.

همیشه باارزش‌ترین کلیدواژه و واژگان را فقط  با نگاه کردن به تک واژه‌ها بدست نمی‌آورید. گاهی اوقات یک عبارت دو کلمه یا سه کلمه‌ای به شما بینشی می‌دهد که در غیر این صورت  نداشتید. در مثال زیر، واژگان”milk” و “almond” ظاهر می شوند اما معلوم است که این واژه‌ها در واقع بخشی از عبارت” almond milk ” هستند.

برای جمع‌آوری این نوع واژه‌ها، ازPhrase Frequency Counter در سایت WriteWords استفاده کنید و این  روند را برای عباراتی که دو، سه، چهار، پنج و شش واژه در آن‌ها است تکرار کنید. همه این داده‌ها را در صفحه خود نیز جای‌گذاری کنید.

عبارت دو کلمه‌ای که بیشتر از یک عبارت یک کلمه‌ای تکرار می‌شود اهمیت  بیشتری دارد. برای بررسی این موضوع، از تابع COUNTA در برگه‌های گوگل استفاده می‌کنیم تا تعداد واژگان در یک عبارت را نشان دهیم:

=COUNTA(SPLIT(B2,” “))

 

اکنون، می توانید به داده‌های کلیدواژه از دو زاویه نگاه کنید: نه تنها تعدادی دفعاتی که یک واژه یا عبارت تکرار می‌شود بلکه تعداد کلمات در هر عبارت را می‌توان دید.

در نهایت، برای اینکه اهمیت بیشتری به عباراتی دهید که کمتر تکرار می‌شوند اما واژگان بیشتری در خود داردند است، یک نما را در تعداد واژگان با یک فرمول ساده قرار می‌دهیم:

=(C4^2)*A4

به عبارت دیگر، تعداد واژگان را حساب کنید و آن را به توان برسانید وسپس آن را در تعداد فراوانی تکرار آن ضرب کنید. با انجام این کار، به این نتیجه می‌رسیم که یک عبارت دو کلمه‌ای که کمتر تکرار می‌شود هنوز هم مهمتر از عبارت یک کلمه‌ای است که بیشتر تکرار می‌شود.

در کادر زیر چندین بار برگه مرتب‌سازی شده تا مهمترین واژگان و عبارات موجود در برگه پیدا شوند.

هنگامی که به صفحه نگاه می‌کنید الگوها ظاهر شده و به این ترتیب، جستجوگران خود را بهتر می‌شناسید.

در این مجموعه داده نمونه، ما از یک لیست حاوی بیش از ۱۰ هزار کلیدواژه‌ به سراغ تحلیل واژگان و عبارات می‌رویم تا بفهمیم مردم دقیقا چه چیزی می‌خواهند. برای مثال،” what is the best” و “where can I buy” عباراتی هستند که قطعا جستجوگران از آن استفاده می‌کنند. شما می‌توانید عبارات و واژگان مهم را علامت بزنید.

بخش ۳: کلمات محبوب و داغ

کلمات محبوب و داغ چه هستند؟

کلمات محبوب و داغ واژگان و عباراتی هستند که بیشترین اهمیت و کاربرد را برای کاربران در لیست کلیدواژه دارند. چرا واژگان داغ مهم هستند.

این روش به ما تعداد انگشت شماری از مرتبط‌ ‌‌ترین و مهمترین  واژگان و عبارات برای جذب ترافیک و انتخاب کلیدواژه‌های مرتبط  می‌دهد که از آن می‌توان برای ایجاد بهترین استراتژی‌های محتوا استفاده کرد. محتوایی که رتبه بسیار بالایی می‌گیرد و همچنین ترافیک ارگانیک بیشتری به سمت سایت می‌کشاند.

هنگام توسعه لیست واژگان محبوب و پرکاربرد خود، بالاترین فراوانی و مرتبط ترین واژگان را از طیف بزرگی از کلیدواژه‌ها که رقبای شما استفاده می‌کنند و عملکرد عالی دارند شناسایی کنید تا ترافیک بیشتری جذب کنید. این واژگان”واژگان محبوب” نامیده می‌شوند.

در مجموع، هنگامی که با یک مشتری یا برای خودتان کار می‌کنید باید به سه سوال  برای انتخاب واژه محبوب و داغ پاسخ دهید:

۱.کدامیک از این واژگان برای کسب‌وکار شما مهمتر هستند؟

  1. کدامیک از این واژگان کلیدواژه‌های منفی هستند؟(کلیدواژه‌هایی که می‌خواهید نادیده بگیرید و از آن‌ها استفاده نکنید)؟
  2. چه بازخورد و دیدگاه دیگری درباره کلیدواژه‌های با کیفیت یا کلیدواژه‌های موردنظر دیگر دارید؟

ما لیست را کوچکتر می‌کنیم،هر کلیدواژه منفی یا کلیدواژه‌هایی که برای وبسایت مهم نیستند را حذف می‌کنیم.

وقتی که لیست نهایی واژه‌های مهم و محبوب را تهیه کردیم آن‌ها را در دسته‌های موضوعی به صورت زیر مرتب می‌کنیم:

رنگ‌های مختلف در این کادر هیچ مفهومی ندارند اما کمک می‌کنند که هنگام گروه‌بندی کلیدواژه‌ها از لحاظ بصری آن را مرتب نگه داریم. مهمترین چیزی که باید به آن توجه کنید این است که ریشه کلمات نقش مهمی در اینجا بازی می‌کنند. برای مثال، واژگان زیر که معنی و ارتباط مشابهی با هم دارند را در نظر بگیرید:

بنابراین، هنگامی که در حال گروه‌بندی کلیدواژه‌ها هستید، برای اینکه”blog” و “blogging و “bloggers” را به عنوان بخشی از همان  دسته در نظر بگیرید، نیاز است از  ریشه کلمه “blog” برای همه آن‌ها استفاده کنید. ریشه کلمه هنگام گروه‌بندی، بهترین دوست شما است. مترادف‌ها را می‌توان به نحوی مشابه مرتب کرد  که اساسا دو روش مختلف برای گفتن یک چیز دارای معنی یکسان (و هدف مشابه کاربر) وجود دارد مانند “create” و “build” یا “search” و “look for”.

بخش ۴: آماده شدن برای گروه‌بندی کلیدواژه‌ها

اکنون باید خود را برای کار دسته‌بندی کلیدواژه‌ها آماده کنید. برای شروع، فهرستی از کلمات محبوب و داغ را کپی کرده و آنها را به طور افقی در یک ردیف قرار دهید.

کلیدواژه‌های خود در ستون اول را فهرست کنید.

 

حال، کار اصلی شروع می‌شود.

پس از تحقیق  و جستجوی زیاد، تابعی را در برگه‌های گوگل پیدا کردیم که به ما می‌گوید ریشه و یا واژه در یک کلیدواژه وجود دارد یا خیر.  این تابع از RegEx استفاده می‌کند:

=IF(RegExMatch(A5,”health”),”YES”,”NO”)

این تابع به ما می‌گوید آیا ریشه کلمه و یا کلمه در آن  کلیدواژه وجود دارد یا نه. شما باید به صورت جداگانه واژه‌ای برای هر ستون تعیین کنید تا جواب”بله” یا “خیر”خود را دریافت کنید. سپس این فرمول را برای همه ردیف‌ها استفاده کنید تا پاسخ بله و خیر را دریافت کنید. اغلب یک دقیقه یا بیشتر زمان می‌برد تا Google Sheets تمام این داده‌ها را پردازش کند.

بعد از آن، ما باید این فرمول‌ها را جایگذاری و کدگذاری کنیم.  به این صورت، می‌توانیم  جواب‌های خیر را حذف کرده و تنها جواب‌های بله که واژه در آن کلیدواژه وجود دارد نگه داریم.

همه داده‌ها را کپی و تنها اعداد را جایگذاری کنید(Paste values only):

اکنون از ” Find and replace” برای تمام جواب‌های خیر( No) استفاده کنید:

اکنون شما قویترین روش برای گروه‌بندی کلیدواژه‌ها را دارید. اجازه دهید گروه‌بندی را شروع کنیم.

 

 

بخش ۵: گروه‌بندی کلیدواژه

در این مرحله، شما برای انجام موفقیت‌آمیز گروه‌بندی کلیدواژه‌ها آماده می‌شوید.

انجام این بخش، نیمی از آن هنرو نیم دیگر علم است. برای انجام درست این بخش لازم است:

شناخت عمیقی از مخاطبانی که موردنظر شما هستند، چرا آن‌ها برای کسب‌وکار مهم هستند، قصد کاربر و ارتباط کلیدواژه‌‌ها با هم داشته باشید

تصمیم‌گیری وقضاوت خوب تا هنگام تقسیم کلیدواژه‌ها در گروه‌ها انتخاب درستی داشته باشید

قدرت درک  خوب

این بخش، یکی از سخت ترین قسمت‌ها برای آموزش دادن است. در بالای برگه، از تابع COUNTA استفاده کردیم تا بفهمیم چند بار این کلمه در مجموعه کلیدواژه ما پیدا شده است:

=COUNTA(C3:C10000)

استفاده از این تابع مهم است زیرا به عنوان یک قاعده کلی بهتر است با مرتبط‌ترین و داغ‌ترین موضوعات که حداقل همپوشانی را با دیگر موضوعات دارند شروع کنید. اگر شما با کلیدواژه‌های بسیار گسترده شروع کنید، کلیدواژه‌های شما با سایر گروه های کلیدواژه دیگر همپوشانی خواهد داشت و شما به سختی می‌توانید آن‌ها را به گروه‌های هدف‌دار تقسیم کنید. ابتدا با محدودترین و خاص ترین گروه‌ها شروع کنید.

برای شروع، باید بر اساس ریشه کلمه، این صفحه را مرتب کنید.

ریشه‌های کلمه که تنها تعداد انگشت‌شماری از آن‌ها تکرار می‌شوند مقدار زیادی همپوشانی ندارند. بنابراین، کار را با مرتب‌سازی صفحه به صورت ستونی و کپی کردن و جایگذاری کلیدواژه‌ها در یک برگه جدید شروع می‌کنیم.

در حال حاضر، اولین گروه از کلیدواژه را در اختیار دارید.

در زیر گروه اول را می‌بینید: گروه “matcha،”. این گروه می‌تواند یک پروژه تولید محتوا را شکل دهد: به عنوان مثال، اگر کل وبسایت در مورد چای پودری یا matcha و کلیدواژه‌های مرتبط دیگری درباره آن باشد.

همانطور که به جدا کردن یک گروه کلیدواژه ادامه می‌دهید در پایان، با گروه‌های کلیدواژه بسیار مختلفی روبرو می‌شوید. اگر گروه‌های کلیدواژه بدست آمده، بسیار گسترده هستند می‌توانید آن‌ها را بار دیگر به زیر گروه‌های کوچکتر کلیدواژه‌ برای  محتواهای تخصصی‌تر و هدفمندتر تقسیم کنید. شما می‌توانید همین روند را برای گروه‌های دارای کلیدواژه گسترده به کار ببرید و مجموعه کوچکتر جدیدی با انجام  فرایند تقسیم کلیدواژه به گروه‌های کوچکتر مبتنی بر ریشه کلمه بسازید.

بدین طریق، می‌توانیم یک دید کلی از گروه‌ها را بدست آوریم تا حجم کلیدواژه‌ها و موضوعاتی که می‌توانیم از آن‌ها استفاده  کنیم را بدست آوریم.

شما می‌خواهید نه تنها حجم کلیدواژه بلکه در حالت ایده‌آل، هدف جستجو، رقابتی بودن کلیدواژه و غیره را بررسی کنید.

شما با موفقیت، لیستی از هزاران کلیدواژه را بدست آورده و آن‌ها را در گروه‌های کلیدواژه مرتبط دسته‌بندی کرده‌اید.

حال این سوال مطرح می‌شود که چرا این کار سخت را دوباره انجام دادیم؟

چون اکنون شما می‌توانید به « تناسب بازار/ محصول» که در ابتدای مقاله درباره آن صحبت کردیم برسید. این تناسب،فوق العاده است.

شما می‌توانید یک گروه کلیدواژه انتخاب کنید و یک محتوای سئوشده درباره آن بسازید. روی استفاده از چند کلیدواژه تمرکز کنید تا پتانسیل خود را برای بدست آوردن ترافیک ارگانیک بیشتر افزایش دهید.

از الان سرگرمی واقعی شروع می‌شود. شما می‌توانید برای تولید محتوای جدیدی برنامه‌ریزی کنید که تاکنون هرگز نمی‌دانستید به آن نیاز دارید. از طرف دیگر، می‌توانید گروه‌ها و زیرگروه‌های کلید واژه خود را  به صفحات موجود در وب‌سایت خود  بگنجانید و کلیدواژه‌ها و همه کلید واژه های دنباله داری را به تگ‌های عنوان، کل متن که نادیده گرفته‌اید را اضافه کنید و بهینه سازی کنید.

گروه‌بندی کلیدواژه‌ها کم اهمیت جلوه داده شده و دستم کم  و نادیده گرفته شده است. گروه بندی کلید واژه ها  فرصت بزرگ و  جدیدی برای بهینه سازی واژگانی که وجود نداشته‌اند خلق می‌کند. گاهی ‌اوقات، این فرصت فقط با اضافه کردن یک عبارت و یا چند جمله که روی یک کلیدواژه دنباله دار تمرکز می‌کند به وجود می‌آید و همین کار باعث افزایش ترافیک جستجو برای سایت شما می‌شود. این کار را چندین بار انجام دهید. پس از مدتی افزایش تدریجی ترافیک ارگانیک سایت خود  خود را شاهد خواهید بود. با انجام دادن این کار به طور پیوسته، افزایش ترافیک ارگانیک سایت ادامه خواهد یافت.

مطالب مرتبط:https://artanbiz.com/fa/%db%b4-%d9%be%db%8c%d8%b4%d8%a8%db%8c%d9%86%db%8c-%d8%af%d8%b1-%d8%a8%d8%a7%d8%b2%d8%a7%d8%b1%db%8c%d8%a7%d8%a8%db%8c-%d9%85%d8%ad%d8%aa%d9%88%d8%a7%db%8c-%d8%a2%da%af%d8%a7%d9%87%d8%a7%d9%86%d9%87/

خروج از نسخه موبایل