زنجیره تأمین
زنجیره تأمین نگرشی است که در سال های اخیر مورد توجه سازمان ها و شرکت ها قرار گرفته است. در این نگرش کلیه اجزا و حلقه هایی که برای ارائه محصول و یا خدمت به مشتری در کنار هم قرار دارند، مورد توجه قرار گرفته و سعی می شود تصمیمات استراژیک، تاکتیکی و عملیاتی به گونه ای اتخاذ گردد، که کل زنجیره تأمین در مقابل زنجیره های رقیب از کارائی و اثر بخشی بیشتری برخوردار گردند. به عبارت دیگر در زنجیره تأمین همکاری، هماهنگی و یکپارچگی کلیه حلقه های زنجیره تأمین از اهمیت ویژه ای برخوردار است. یک زنجیره ی تأمین محدود به اجزا و سایت های تولیدکننده نبوده بلکه کلیه ی اجزا تولیدی و خدماتی از تأمین کننده اولیه تا مشتری نهایی را در برمی گیرد.
عدم هماهنگی و یکپارچگی بین بخش های مختلف زنجیره تأمین، منجر به افزایش هزینه ی تمام شده کالا و به تبع آن افزایش قیمت ها، عدم تحویل به موقع محصولات و مانند آن می گردد. که این امر در نهایت افزایش نارضایتی مصرف کنندگان را در پی دارد.
زنجیره تأمین، پدیده جدید نیست بلکه تکاملی تدریجی یک سری مفاهیم پایه ای است. اصطلاح «مدیریت زنجیره ی تأمین»
در اواخر دهه ی هشتاد میلادی مطرح شد و در دهه ی نود به صورت گسترده تری مورد استفاده قرار گرفت. بیش از این عبارتی همچون لجستیک و مدیریت عملیات به کار می رفت. لامبرت در سال ۱۹۹۸ در کتاب اصول مدیریت لجستیک زنجیره تأمین را این گونه تعریف می کند.«یک زنجیره تأمین، همراستاسازی شرکت های است که محصولات یا خدمات را به بازار عرضه می کنند.»و پیتر مندل در سال ۲۰۰۳ در کتاب زنجیره ی تأمین آنرا به صورت زیر تعریف کرد.« یک زنجیره تأمین شامل تمامی مراحلی است که به طور مستقیم یا غیرمستقیم دربرآورده ساختن خواست مشتری دخیل هستند.»
زنجیره تأمین نه تنها شامل سازندگان و تأمین کنندگان می شود بلکه بخش های حمل و نقل، انبارها، خرده فروشان و حتی مشتریان را در برمی گیرد. تفاوت بین مفهوم سنتی لجستیک و مدیریت زنجیره ی تأمین در محدوده ی آنها می باشد.
لجستیک به طور معمول به فعالیتهای که درون یک سازمان رخ می دهد، اطلاق می گردد. در حالیکه زنجیره ی تأمین به شبکه های از شرکت ها اشاره کرده که با یکدیگر کارکرده و فعالیت های خود را به منظور تحویل محصول به بازار هماهنگ می سازند. همچنین لجستیک سنتی بر فعالیت هایی همچون تأمین، توزیع، نگهداری، تعمیرات و مدیریت موجودی متمرکز است، درحالیکه مدیریت زنجیره تأمین، علاوه بر تمامی بخش های لجستیک سنتی، فعالیت های همچون بازاریابی، توسعه محصول جدید، امور مالی و خدمات به مشتری را نیز در نظر می گیرد. مدیریت کارایی زنجیره تأمین نیازمند بهبود همزمان در سطح خدمت دهی به مشتری و کارایی فعالیت های داخلی شرکت های عضو زنجیره است. زنجیره تامین یک محصول می تواند خیلی کوچک باشد اما امروزه با توجه به افزایش ظرفیت های تولید و تولید انبوه و انبارش های گسترده و کانالهای مختلف تامین و تزیع محصولات تعداد حلقه های زنجیره تامین به طور تصاعدی افزایش یافته است که در این شرایط مدیریت و یکپارچه سازی آن بسیار مهم می باشد.
منبع: www.article.refco.ir